آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

طعم غزل

ارسال شده در تاریخ : 17 بهمن 1400 | شماره ثبت : H9419835

دست بر چانه که میزد، دل صحرا می‌رفت
باسر زلف نگارم، دل دریا می‌رفت

دل من در نِگَهَش قافیه را باخته بود
صحبت از عشق شدو کار به حاشا می‌رفت

مثل ماهی که رخش نقش ببندد در آب
در دلم عکس تو و دل به تماشا می‌رفت

هرم آغوش تو و عطر تن عریانت
مستحق بود اگر جان به تمنا می‌رفت

شهرهٔ شعر منی بین تمام مردم
عشق ممنوعهٔ من، سوی مدارا می‌رفت

تو صدایم کن و بالحن خوشت شعر بخوان
روح من بانفست، تابه ثریا می‌رفت

لب تو طعم غزل‌های مرا شیرین کرد
شب دل‌واپسیم باتو به یغما می‌رفت

حرف‌ها در دل من مانده نمی‌دانی تو
شب شعریست که بی‌وقفه به فردا می‌رفت

تا خط چشم تو را وصل به شعرم کردم
واژه‌ام در افق چشم تو شیدا می‌رفت

مَنِ شاعر زغمت شکوه به چشمت کردم
چون طبیبی که خودش سوی مداوا می‌رفت
#احمدصیفوری

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 111 نفر 173 بار خواندند
امیر عاجلو (22 /11/ 1400)   | احمد صیفوری (22 /11/ 1400)   | فرهاد احمدیان (23 /11/ 1400)   | حسن مصطفایی دهنوی (24 /11/ 1400)   | محمد مولوی (27 /06/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (22 /11/ 1400)  حسن مصطفایی دهنوی (24 /11/ 1400)  محمد مولوی (27 /06/ 1402)  
تعداد آرا :3


نظر 5

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا