مثلِ آن رنگین کمانِ بعدِ بارش، محشری
بر نگینِ آسمانم، همچنان انگشتری
مثلِ همزادی که با من پابهپا همراه شد
در تمام لحظههای عمر من را یاوری
هر زمانی در غم وبحران وماتم بوده ام
درکنارم دیدمت، نه یک نفر، یک لشکری
آسمانِ زندگی قبل از تو تاریک ومخوف
آمدی باروشنی، در آسمانم اختری
کافرِ ناباوری بودم به عشق وعاشقی
آمدی پیغمبری کردی وعاشق پروری
خواستم با شعر تعریفت کنم، اما نشد... !
از تمام داستانهای خیالی سرتری!
#احمدصیفوری
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 31 فروردین 1401 01:14
سلام ودرود
مروت خیری 31 فروردین 1401 21:23
فراوان درود خدمت شما زنده باشید