آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

زوال زخم

ارسال شده در تاریخ : 05 بهمن 1401 | شماره ثبت : H9423587

ضربان تکه ای یاقوت ،
در برف های سرزنده ی حیات،
طغیان رودهایی کهن، بر خاک..
.
.
.
دلیجه های اهلی ، از گرمی دستهایت
می پرند ...
پرده های زلال ، از کنیسه های سرخ پر میشود
آسمان کولی وش، آبیست!
.
.
.
خیزران های سوخته در افق
و قهوه ای که با نجبا مینوشی،
خبر از شامگاه دست نخورده ی من دارد ..
تو را میخواهم
لبهای تو محاکات آغوش اساطیرست
پرچین گیسوان بدوی ام را
از عطر خون و شهد گلها پر میکنی...
نوشاک باغهای جلیله ی غزل
تنهایی خالی را پر میکند

تو
مدام در منی
در هیاهوی طربناک شکوفه هایم
مرمر مذاب ساقه هایم
و تبم

لخته ی بیدی!
زوال زخم ی!
گیلاس عطشی!


و من
چون رقصنده های طلایی روزگار
زندگی را ،دوست میدارم ..
 

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 113 نفر 461 بار خواندند
امیر عاجلو (06 /11/ 1401)   | Milad Kaviani (06 /11/ 1401)   | پروانه آجورلو (09 /11/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (06 /11/ 1401)  
تعداد آرا :1


نظر 1

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا