دفاتر شعر

آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

اِکراه

ارسال شده در تاریخ : 14 تیر 1402 | شماره ثبت : H9425478

«اِکراه» غزل

آمدیم امّا نه با رغبت که با اِکراه بود
پیش پای آدمی بس چاله ها و چاه بود

در سرای پادشاهان شیر نر هرگز نبود
پادشاه کاخ بیداد و ستم روباه بود

چون کویری خنده بر لبهای ما خشکیده شد
آتشی افتاده در دلها که سوز و آه بود

آدمیت مُرده بود اینجا از آن روز ازل
از چه رو فرزند آدم اینچنین گمراه بود؟

کاش این اشرف نمی شد سرور روی زمین
مرغ خوشخوانی و یا هُدهُد در اینجا شاه بود

کرده رَه گُم آدمی در این مسیر زندگی
کاش در این رَه چراغ روشنی همراه بود

سیرت آدم نشد روشن در این زندان تن
شام تار آدمی را گوهری چون ماه بود

پیرو نفس هوا در شام ظلمت هر که گشت
در چنین طوفان و بادی آدمی یک کاه بود

کرده ابلیس درون وجدان آدم را اسیر
کاش از مکر و فریبش آدمی آگاه بود

«مخلص صادق» نبودی کاره ای در این مسیر
آمدن رفتن در این وادی چه با اِکراه بود

پنجشنبه1402/4/1

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 73 نفر 123 بار خواندند
امیر عاجلو (14 /04/ 1402)   | سروش اسکندری (14 /04/ 1402)   | محمد تقی خوشخو (15 /04/ 1402)   | محمدهادی صادقی (15 /04/ 1402)   | علی معصومی (12 /05/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (14 /04/ 1402)  
تعداد آرا :1


نظر 4

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا