《زمستان سرد》 غزل
نگفتمت که در اینجا هوا زمستانیست
مثال ابر بهاری دو دیده بارانیست
نگفتمت که مرغ هوا بال می زند اینجا
ببین که مرغ خوش آوا اسیر و زندانیست
نگفتمت که در اینجا خبر ز شمسی نیست
اسیر شب شده اینجا نه ماه تابانیست
نگفتمت که ستمگر به دست آن تیغ است
حدیث گردن مظلوم و تیغ بُرّانیست
نگفتمت که خزان گشته فصل پاییز است
کجای این دل غمدیده چون بهارانیست؟
نگفتمت که مرغ خوش الحان خموش می باشد
برای جغد شب اینجا شبیه بستانیست
نگفتمت که رام نشد موج وحشیِ دریا
شکسته کشتی و دریا همیشه طوفانیست
نگفتمت که روز در اینجا همان شب تار است
تمام گنبد مینا سیاه و ظلمانیست
نگفتمت که شیر اسیر است و روبهی شاه است
کنار روبه مکّاره عمر ما فانیست
نگفتمت که خبر از بهار و گرما نیست
نگر تو《مخلص صادق》هوا زمستانیست
پنجشنبه۱۴۰۰/۴/۱۷
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نقد 1
علی معصومی 28 امرداد 1402 19:33
درودها بر جناب صادقی عزیز
عالی
♡♡♡♡
نگفتمت که ستمگر به دست " او" تیغ است
ضمیر سوم شخص چون انسان ستمگر است بهتر است که به جای
آن
ضمیر
او
باشد