دفاتر شعر

آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

شعر ، مرهم زخم

ارسال شده در تاریخ : 03 آبان 1402 | شماره ثبت : H9426869

《شعر ، مرهم زخم》

می نویسم تا دلم عاری ز رنج و غم شود
از برای زخم دل این شعر من مرهم شود

هر چه می بینم شب تار است و ظلمت ماندگار
شاید این شعرم چراغ روشن عالم شود

خنجری بُرنده باشد این قلم در دست من
پشت بیداد و ستم با نیش خنجر خم شود

هر کلام این قلم باشد ستونی استوار
پایه های زندگانی با قلم محکم شود

بیت هر شعری مثال خشت بر روی هم است
خشت اوّل خشت دوّم پایه مستحکم شود

حاکم ظالم کند خون هر دل و هر دیده را
دل ، نباشد ظالمی عاری ز هر ماتم شود

با سکوت هر که ظلمی می شود در حق او
خنجر ظالم شود بُرنده تر افخم شود

گر نگردد کاخ بیداد و ستم ویرانه ای
درد و رنج و غم فراوان گشته روی هم شود

توسن نفس هوای آدمی رامی نشد
روزگاری شاید این نفس هوا آدم شود

《مخلص صادق》پس از هر شام ظلمت روشنیست
روزگاری می رسد دل عاری از هر غم شود

سه شنبه۱۴۰۰/۲/۲۱

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 110 نفر 221 بار خواندند
امیر عاجلو (04 /08/ 1402)   | محمدهادی صادقی (06 /08/ 1402)   | محمد مولوی (06 /08/ 1402)   | شهناز عیدی وندی (07 /08/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (04 /08/ 1402)  شهناز عیدی وندی (07 /08/ 1402)  
تعداد آرا :2


نظر 2

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا