«تسبیحِ ریاکار»
هر جا که تزویر و ریا باشد خدا نیست
در مسجد و در کعبه جز بوی ریا نیست
باید خدا را گوشه ی میخانه ها دید
در باده و مستی بجز عشق و رضا نیست
بانگ مؤذن می شود بانگ خروسی
در آن اگر ، نوری ز عرش کبریّا نیست
زنگار دل باید به آب دیده شویی
دل گر شود یک شام تاری با صفا نیست
باید بسوزد دل ز اشک دیده در شب
سوز دل عاشق که هرگز بر ملا نیست
آرامش دل می شود ذکر الهی
جز نور حق درد دل ما را دوا نیست
با بال این مرغ هوا هرگز نزن پَر
مرغ هوا هرگز بدان مرغ هما نیست
هر جا شود روشن چراغ مکر و تزویر
پیر خرد گوید که آنجا جای ما نیست
هرگز مکن آزرده دل را در شب تار
بیراهه رفتن جز غم و درد و بلا نیست
ای «مخلص صادق» ریا شام سیاهیست
در دام این ظلمت بجز مرغ هوا نیست
جمعه99/8/30
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 21 بهمن 1402 11:46
لطیف و دلنشین
محمود فتحی 24 بهمن 1402 05:38
سلام استاد صادقی بزرگوار درورد
ایکاش ببندند درخانیه تزویر ریا را
یاآنکه بدوزنددهان این قبیله ی بیشرم حیارا