«تیغ ظالم»
تیغ شمشیر ستمگر تا ابد بُرنده نیست
پایه ی تخت ستمگر تا ابد پاینده نیست
در شب ظلمت اگر فوّاره بالا می رود
چون فرود آید دگر یک اختر تابنده نیست
گر بتازد اسب بیداد و ستم در این زمان
عاقبت یک قاطری لنگان شود سرزنده نیست
گر شود دل تار و زنگاری بگیرد از زمان
بر لب هر کس شود آلوده قلبش ، خنده نیست
گر شود نفس هوا غالب به جان آدمی
آدمی شیطان شود دیگر خدا را بنده نیست
می شود باغ ستمگر یک کویر و شوره زار
بلبل افسرده در باغ خزان خواننده نیست
کاخ بیداد و ستم ویران شود با سوز و آه
پادشاهی گر به دست آرد دلی بازنده نیست
گر که دل کوری شود هرگز نبیند روشنی
اینچنین کوری مسیر فکر او آینده نیست
با محبّت گر که عشق خود ببخشی زنده ای
هر که حاتم می شود در زندگی شرمنده نیست
«مخلص صادق» شب ظلمت به پایان می رسد
می رود شام سیاه و عمر آن پاینده نیست
پنجشنبه99/6/27
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 20 فروردین 1403 08:48
درود بر شما
محمود فتحی 21 فروردین 1403 16:14
سپاس درود برشما عالی قلم زدید
موفق پیروز بوده باشید