جاهای خالی غزلم را زود با واژه های مرتبطش کن پُر
پُرکن شبیه سایر دندانها هر نقطه چین شعر مرا دکتر!
دل نقطه چینِ روی تو شد آن روز؛ غم نقطه چینِ چشم شما آن شب
باران ببار روی شب و روزم؛ باران ببار روی غمم شرشر
از نقطه چینِ قبلی خود رفتم؛ با نقطه چینِ قبلی خود سردم
با بودن تو بود که من هستم؛ هرچند از من است جهان دلخور
ای نقطه چینِ نرم تو چون بالش؛ وان نقطه چینِ دیگر تو لیمو
شاعر شبیه دکتر است مَحرم؛ خواهر نکن برای خدا سانسور
پُر نقطه چین سرودمت ای بانو؛ بی نقطه چین بگویمت ای بانو:
جاهای خالی دل من را «عشق» با واژه ای به وزن خودت کن پُر
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 8
امیر عاجلو 27 آذر 1402 13:04
!درود
هدایت کارگر شورکی 27 آذر 1402 13:28
سلام و سپاس
صدیقه جـُر 27 آذر 1402 21:51
درودها بسیار عالی قلم زدید شاعر گرامی
هدایت کارگر شورکی 27 آذر 1402 22:59
درود و سپاس بانو
افتخاری بود میزبانی از نگاهتان
بر قرار باشید
محمود فتحی 28 آذر 1402 19:46
سپاس گرام
هدایت کارگر شورکی 28 آذر 1402 19:48
ممنون که سر زدید
مجید ساری 29 آذر 1402 17:16
سلام و درود ها آقا حامد عزیز
چقدر بدیع و زیبااا و قشنگ سروده ای بود
لذت بردم بسیار
آفرینها
پیشاپیش یلداتون فرخنده
مهرتان تابان
از کلکسیون بدبختی هایم
یکی هم این که :
دندان های شیری زمان کودکی ام که
آنقدر با مسواک سابیدم تا خراب نشود
و مثل مجسمه سنگی فرعون بدرخشد
یکی یکی خُرد شد و فقط ریشه های مومیایی شده
زیر لثه باقی ماند
و جای دندان شیری ، دندانهای دائمی درنیامد
و به همان طور مانده تا الان
از ترس صندلی سه تیکه دندانپزشکی
و اون دستگاه وحشتناک فکر کنم جرمگیر و عصب کشی
ترجیح دادم همان پادشاه کاکائو ها باشم
از میزان علاقه ام به شکلات و شیرینی همین بس
که اگر رئیس انرژی هسته ای ایران بودم
با یک شکلات کاکائویی اغوا میشدم
و کل پرونده هسته ای رو با تمام اطلاعات محرمانه
تقدیم دُژمن میکردم
سعادت مرور یافتم
هدایت کارگر شورکی 01 دی 1402 21:54
متشکرم مجیدجان
خداکنه این نوشته لایق این تمجیدهای مجیدت باشه
لذت بردم از مرور خاطره ات