داغ آن بوسه‌اول‌توبدان پابرجاست تا ابد حسرتم این است که یارم‌نشدی

بهار آمده لیک دگر ندارم تو را دیدن رخ ماهت عید است مرا

دلتنگ کسی باشی و دیدارش نتوانی لعنت به من و دوری و غم و زندگانی

عشق ناب ترین حس نیاز و احتیاج است درمان هر رنج و خود دردی لاعلاج است

گر زمهر دلبسته شوم بار دگر غیرِیارم دل نبندم به یار دگر

با نیم نگاهت هوش بِرفت ز سَرم وای به روزی که نگاه تمامت بِنگرَم

بنام خدا آشنا با هر که هستی زودتر بیگانه شو... مردم از بیگانه استقبال گرمی می کنند ........ علی_رفیعی_وردنجانی ۱۳۹۹/۱۲/۰۷ ...

ز حد بگذشت صبر و شکیبایی ز فراقت جانا به دیدار خود دعوت کن دل درمانده ما را

بشکن تو بتی را که در آن کعبه نهادند شک کن به یقینی که به بیراهه کشاندند رضااحمدپور

به کوی منطقت سوگند که من هشیار هشیارم دل از آگاهی کامل بگفتا دوستت دارم رضااحمدپور

دلم یک تماس می‌خواهد با لب یار فرقی ندارد بوسه باشد یا یک ماچ آبدار

                  ﷽ 1_ قانون‌گذار عشق منم ای وکیل خُرد! لازم نبود تبصره‌ها را بیان کنی... 2_ تیک و تاک لحظه ها تکرار فرصت هاست یا آن صدای کندن گودال تنگ قبر ماست؟ 3_ هرکس شبیه معجزه دانست عشق را اجح...

بی قرارند گسل های زمین این یعنی... صبر منظومه ی شمسی به سرآمد،برگرد

بهرمردن حاضرم ‌شمشیر ‌راآماده‌کن کند‌باشدبهتراست‌من‌بیشترمی‌بینمت

دو چشمان چون غزالت ربوده قرار از دل ای جان به فدایت چشم و چراغ هر محفل

درودها! شوخی تک بیتی با (بزرگان) *** *** *** *** *** (حلقه بر در کوفتن، ما را ندارد حاصلی) تا در این اوضاعِ ویروسی، پدر زن خانه است! #صائب_تبریزی *** (عشق از رهِ تکلیف به دل پا نگذارد) تا داغِ خودش ...

نامِ من بعـد از حـزین لاهیجیِ محـزون شده هر دو یعقوبیم و در احزان پیِ یک یوسفیم! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ سیدمحمدرضالاهیجی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ساکوتی.ه...

سرخی لعل لبت برده است تاب و توان از دل ای بی خبر از حال دلم، گوهر جلوه گر هر منزل

با خود و با ناخودم هر روز در جنگ و ستیزم کاش آید آن شبی دیگر ز جایم بر نخیزم م.مدهوش مفرد#

عاصی اگر باشد دلی زلف تو رامش کند گر پخته باشد عاقلی چشم تو خامَش کند