پشت این بوق های ممتد
های های های
مشترک مورد نظر!
زندگی یک "تو" را کم دارد

مشغولی و
این خطوط مشوّش پیشانی
خط روی خط
گرهِ‌ انداخته در سیم ابرو
سیگنال های تنهایی

زنگ می زند دلم
تو بگو
همراه اولم کو؟!

...

عشق جانم!
مادام که درونِ
دشتِ مشکیِ چشمانت
آهویِ قلبم می‌پرد
نگاهت بوییدنی‌ ست
پلک‌هایت را که می‌بوسم
بوسه بر قلبم می‌زنم
بوسه بر قلبم دیدنی ست
چشم و دلم شده‌ای
جان و دلم!
نگاهت بوسیدنی‌ ست
#مینا_یارع...

پای دلم هزار بار شکست
و این قلم بود
که در اوج بی کسی ها
دستِ دلم را گرفت و
پای حرفهایم نشست
#مینا_یارعلیزاده

پ.ن: روز قلم بر همه ی صاحبان غمخوار و پاسبانان متعهدش مبارک و خجسته باد
درود بر آنان که ح...

به سپیده ی گیس بریده
بگو
دیگر
کمند نقره فامش را
بر تن خسته ی افق
نیاندازد
شب از روی ماهت
شکستی سخت خورده
به چه می نازد
که تو
به هر دو دستت
آفتابی تابیده

#مینا_یارعلیزاده...

ببار ای ابر!
شاید با باران های بعد از این
جوانه ای بزند سر
باغبان غلاف کن تبر را
تا وقت دیگر

چه دست ها که بر چانه!
چه خون ها!
که بر دست ...
نشنیده بودی انگار؛
«کِرم از خود درخت است»

هرس باید از باغ...