نگاه کن به فلک ،مردمان دنیایی
یکی رود دگر آید چه مرده احیایی

به دوره ها نظری افکنی بگیری پند
نظر کنی به خودی ، ماورای پیدایی

ولی اله بایبوردی

30 / 10 / 1399
...

آن چه در ظاهر بیان ، باطن عیان
سرگذشت از عشق باشد هر زمان

حالِ دل آمد قلم ، ای مردمان
سیرتی با صورتی زیبا عیان

بازگویی دفتری از عشق را
بس چه شیرین ماجراهایی بیا

تحت فرمانی ، قلم آید زبان
هر چه ناپ...

یاد بلبل ، نغمه خوانی ها ، بخیر
یاد روزی کن طبیعت را که سیر

هر وجود از کائناتی ، ذکر گو
همچو هر یک عارفی در گوشه دیر

ولی اله بایبوردی

14 / 04/ 1400...

طی کنی دنیای ناهشیار را
با روانی ، راه پیدا آن سرا

واقعیّت را شهودی ،ای عزیز
گر چه رؤیایی حقیقت را نما

ولی اله بایبوردی

13 / 04 / 1400
...

گر کتابت را رعایت ، بحث لا
رسم خطی را کشی صوتی نما

هر زبانی شیوه ای دارد ،درست
با مصوت ، صامتی خوانش ، دلا

ولی اله بایبوردی

11 / 04 / 1400...