من به ترک تو واین فاصله مجبور شدم

دست من نیست اگر ازتوکمی دور شدم

دیدم انگار دلت پیش کسی جامانده است

که من اینقدر به چشمان تو منفور شدم

گوشه ی خلوت خود ازتو نوشتم هردم

بعدتوصیف تومن شاعری مشهو...

شده آیا ته فنجان خودت فال خودت باشی؟

واز دنیا فقط یک شب خودت مال خودت باشی؟

کنار پنجره تنها بباری با نم باران

میان دود سیگارت به دنبال خودت باشی؟

برای لحظه ی تحویل هرسالت بگو آیا

شده هرگز پی تغیی...

ابرآمدآسمان تیره شدوباران گرفت

بازهم دلتنگ بودم یا دلم آسان گرفت

دست بردم تابچینم میوه ی ممنوعه را

ناگهان دیدم که دستان مرا شیطان گرفت

لحظه ای آمد نگاهت خاطرم، دیدم که عقل

ناگهان از معبد چشمان تو...

من آدمک چوبی یک جالیزم

تنها شدم ومنتظر پاییزم

هیزم شکن ازراه بیا بی تابم

ازشوق برای مرگ خود لبریزم

#منیژه_باقری_رویا...

باخاطرات کهنه ات درگیر برگشتی

من آن من سابق نماندم دیر برگشتی

میخواستی درحسرت برگشتنت باشم

اما به دست بازی تقدیر برگشتی

دنبال عشق تازه ات باجان ودل رفتی

باکوله باری ازغم وتحقیر برگشتی

بستی ت...