- شاعران
- اکرم بهرامچی
دفاتر شعر
آخرین نوشته ها
معرفی کنید
-
لینک به آخرین اشعار :
لینک به دفاتر شعر:
لینک به پروفایل :
بیوگرافی اکرم بهرامچی
جنسیت | زن |
تاریخ تولد | 15 /12/ 1399 |
کشور | بدون مرز |
شهر | حاشیه ی بودن |
بیوگرافی | از روز ازل در هنگامه ی انفجار و طوفان زاده شدم و در ذرات عالم خواهم ماند خواهم سرود و زمان را در واژه هایم خاموش خواهم کرد دومجموعه شعر تا کنون از اشعارم ( مجموعه ی جای پای خدا و انگار باران حرف دارد)چند سال پیش به چاپ رسید البته در بیش از 17 مجموعه شعر از اشعارم به چاپ رسیده مثل شهر سیب ها-حکایت باران- کازیوه- زخم سیب- امواج ارغوانی اشعار برگزیده ی غدیریه منطقه ای اشعار برگزیده ی انتظار - همراه با پاییز اشعار برگزیده ی انجمن کلیم کاشانی- اشعار برگزیده دفاع مقدس و عاشورایی ووو و آخرین مجموعه ی در دست چاپ سرزمین کاوه ها می باشد بیش از 17 سال تدریس شعر و داستان نویسی در کانون فرهنگی تربیتی فدک و مدتی در اداره ارشاد داشته ام بی سوادم الفبای زندگی را هیچکس به من یاد نداد لنگان لنگان در جاده ای پر از فراز و نشیب می روم ایستا نیستم خداوند مرا پویا خلق کرد دنیا برایم دانشگاه بزرگیست که بدون کنکور اجبارا مرا در خود جای داد تا آزمون های سنجش را درونش بسنجم دنیایی که همیشه رنگ عوض می کند می چرخد تا بچرخیم واحد هایش را پاس می کنیم چه بخواهیم و چه نخواهیم |
رفته ست تا بی انتهای نا کجا ، بهمن
میدان ،خیابان ، پا به پای کوچه ها بهمن
پشت ستون سرد شب پشت نگاه ماه
خون میچکاند در مداری آشنا بهمن
همراه پرواز پرستو های بی طاقت
رفته ست تا آن سوی مرز ما...
یک حسِ جاری در نفس های منی که...
دریاترین دریای شعری در تنی که....
یک واژه ی ترناک، در صحرای سوزان
یک شبنمِ وحشی به روی سوسنی که....
مثل ِ نگاهِ ماه در شب های خاموش
در چشم های اشکبار ِ روشنی که....
...
ابر بارَد سیل آسا ....بر مزار ِ فاطمه
بر هجوم ِ دردهای.... بی شمار ِ فاطمه
شاخه ی نیلوفری خشکید بر دیوارِ باغ
آسمان ِ باغ را پُر کرد...... انبوه کلاغ
بالهای نازک ِ پروانه از اندوه سوخت
دیده ی...
کوله ات گرم و به لب آهی سرد
آمدی زهر بنوشی از درد
آمدی مَرهم ِ ِ آدم باشی
درد ها را بکشانی به نبرد
چشم مهتاب گواه است و صبور
که به دستان ِ تو اعجاز چه کرد
و فقط چاه خبر شد همه شب
اشک هایت چه به...
نمیدانم چرا قدم هایم هم قافیه نیستند
و در جدول خیابان کوتاهی که
همیشه جلوی من قد می کشد می افتم........
کفشهایم اندازه ی پاهایم نیست
می گویند
کفشدوزک ها و پینه دوزها
دکانشان تخته شده است
می گویند ب...