عشق را به آتش کشاندند؛
عزاشد ،
شادیهامان.
××××××
کهکشان آرزوهایم ؛
خالی ست ،
ازامید .
××××××
دراقیانوس زلال وبیکران ؛
مجسم میکنم ،
چشمان آبی ات را.
×××××××
میخ ازدرد ؛
فریاد زد :
چکش را .
×××××××
آسم...

‌
حرف بزن •••
بدون تو هیچم...
صدایت را دوست دارم

مخالفت هاتو
لجبازیها تو
پادریک کفش کردنهاتو
وبی منطق  اثبات ادعاهاتو

آری
دوستداشتنت رادوستدارم...

دوستداشتنت در ذهن تاریکم
ستاره ای نورانی ست
درآسم...

بهارباآن همه طراوت
پایان می یابد
وامیدوآرزوهای جوانانمان
ناشکفته

چه سخت گذشت
برجوانانمان
دراین چهل سال

باسرعتی چون باد
مگراینهارا
چه انتظاری بود؟؟؟؟!!!!

بجز تکه نانی
درآمدی بدون دغدغه
باافتخار،غ...

درجغرافیای وجودت
ثبت است
واژه ی مقدس عشق
برلبان خشکیده ات
حرراتی ست
چونان آتش مذاب
که لب یارمیخواهد
درنگاهت
موجی ازتمنا
چراغ سبزنمایانگرست
نشان ازعشقی ...
جنون آمیز
آغوشی آتشین
وچیدن بوسه
ازلبان سرخ ت...

اولین عشق
_______

من زندگی رادوست دارم
ولی ازتکرارآن میترسم
عشق رادوستدارم
ولی از عاشق شدن میترسم

نمیشودبهاری ازتو زیباتر
گلی ازتو شکوفاتر
امیدی ازتو شیرین تر

نمی خواستم
عشقم رافاش کنم
ناگاه
واژه...