- شاعران
- آرزو نوری
بیوگرافی آرزو نوری
جنسیت | زن |
تاریخ تولد | - |
کشور | ایران |
شهر | تهران |
بیوگرافی | - |
در ابتدای فصل
درختان قهوه
بی خواب چشم های تو بودند
و چشمان تو
تعبیر خواب های من
می گفتم
پلک هم نزنی
بدون چشمانت
می ترسیدم
هم از خواب
هم از بیداری...
من ابر بودم
برای باریدن
تو از بی آبی دشتها می گفتی
من خورشید بودم
برای تابیدن
تو از سیاهی شبها می گفتی ...
من کنار تو بودم
تو مرا نمی دیدی
...
به جزئیات فکر نمی کنم!
لحظه ای که دوربین ها
تو را گم کردند
و بشکه های غمگین
جنازه ات را پس دادند...
به مادرت فکر نمی کنم
فکر کردن به او
ضربان قلبم را بالا می برد
طوری که مدام
از خودم می پرسم
...
وارونه افتاده بودم
و ابتدای جهان گم شده بود
دست و پا میزدم برای رسیدن
بیآن که بدانم
بیهوده
بیهوده
بیهوده میکوشم
بستری بود جهان
نه به وسعت دستهایمان
و خوابگاهی
نه به وسعت خوابهایمان...
بنشین و برای من نامه ای بنویس
از خودت بگو
چیزهایی که گمان می کنی
فراموش کرده ای
ولی هنوز
به آنها فکر می کنی
از روزمرگی هایت
هر اتفاق کوچکی
که قلب بزرگت را به درد می آورد
و همراه تو
به رختخواب می آ...