روز میلادت
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
---------------------------------------------
برای روز میلادت دلم در تاب و تب افتاد
نمی دانم چرااز عشق سخن برروی لب افتاد
تلاطم های عشق تو زبانه زد به قلب من
قلم دردست می رقصد ازعطر بوی پیراهن
برای روز میلادت چراغانی شده هر جا
تلاطم های قلب من رسید تا ساحل دریا
به یمن روز میلادت شدم من مست میخانه
دلم آ رام می گیرد فقط در قلب این خانه
شب ظلمت به سر آمد خبر داری سحر آمد
برای این دل غمدیده ام شمس و قمر آمد
جهانم گشته نورانی رسیده موسم دیدار
دمادم عشق می ریزد برای این دل بیمار
-------------------------
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 3 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 13 آبان 1399 14:28
لطیف و دلنشین
کاویان هایل مقدم 14 آبان 1399 09:51
زیبا و پرمعنا و به جا بود نازنین. اجر شما با صاحب همین روز
فقط قالب انتخابی جنابعالی مثنوی است که به سهو غزل خوانده شد.