معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

پنجره

ارسال شده در تاریخ : 19 اردیبهشت 1399 | شماره ثبت : H949912

شب گرم ...

شب که می شود 
گوش هایم را می چسبانم 
به پنجره های شهر 
به مکعب های آجری
از درز پنجره ها گذر می کنم
چه کسی در آغوش 
چه کسی خفته است 
بی خیال فردا کام می گیرد
چه کسی ”بالشت” تنهایی اش،
 را بغل کرده است
یکی با دیوار نجوا می کند
یکی گرد زمین را گشته است
هنوز خوابش نبرده است 
یکی با شکم خالی خوابیده است
دیگری با شکم سیر نخوابیده است
زنی از همسرش قهر کرده ! 
مردی از همسرش قهر کرده !
جدا، جدا خوابیده است
***
و من در قفس خودم 
به خیالم پرواز داده ام 
یک لا قبا سیگاری بر لب ام
خاکستر می شود می ریزد 
روی صفحه ی گوشی ام .


#محمد_مولوی

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 5 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 127 نفر 264 بار خواندند
امیر عاجلو (19 /02/ 1399)   | محمد مولوی (19 /02/ 1399)   | مسعود مدهوش (19 /02/ 1399)   | محمد رضا درویش زاده (19 /02/ 1399)   | ولی اله بایبوردی (19 /02/ 1399)   | خسرو فیضی (19 /02/ 1399)   | مرتضی دولت ابادی (19 /02/ 1399)   | مینا یارعلی زاده (20 /02/ 1399)   | لیلا سعیدی (06 /03/ 1399)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (19 /02/ 1399)  مسعود مدهوش (19 /02/ 1399)  محمد رضا درویش زاده (19 /02/ 1399)  خسرو فیضی (19 /02/ 1399)  مرتضی دولت ابادی (19 /02/ 1399)  مینا یارعلی زاده (20 /02/ 1399)  محمد مولوی (30 /02/ 1399)  
تعداد آرا :7


نظر 1

شاعر نظر دهی برای این شعر را غیر فعال کرده است.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا