آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

بـداقـبـال ( غـزل )

ارسال شده در تاریخ : 02 مهر 1402 | شماره ثبت : H9426493

هــمــه دردی بـه نـامِ درد بـی‌پـایـان داریـم
غـمـی ؛ انـدازهٔ اهــواز تـا تــهـران داریـم ..

زبان چفتِ دهانست و نفس‌ها حبس سینه
تـنـی دربـنـد ، شـبیـه مـیـلـۀ زنـدان داریـم

شبیـه سـاختمـان و دخـمـۀ مـتـروکـۀ تـار :
سـرانـجـام سـیاه و تـیـره و ویـران داریـم

ببـستنـد رویِ ما ، آبـراهـه‌هـای زنـدگی را !
کنـون آهنگ سـیلاب و سرِ طـغـیان داریـم

درین دریای پُر مـوّاج و طوفان‌خیزِ بیداد :
خـود مـا ناخـدای کـشتـی و بادبـان داریـم

اگـر تــیـغِ سـتـم ، پـرپـر بـکـرد آلالـه‌ای را :
به رشـد لالـه‌ای دیـگر ز بُـن ؛ ایـمان داریـم

نبـود از جـانـور یا هیـچ موجـودی هـراسی
که مـالامـال تـرس از حـیلـۀ انـسان داریـم

کشید آهِ‌ نفس‌گیر و بگفت دردمند بی‌پول :
ز بی‌پـولی ، جـراحتـهای بـی‌درمـان داریـم

کشیـد و کام گرفتـش کامـجـو از دولـت ما
چه فرقی بین بخت سوخته و قلیان داریم

شدیم‌دشمن‌تر ازبیگانه و برخویش تاختیم
ولیـک بـر ادّعـای دوسـتی ؛ اذعـان داریم !

جـهان از پـلـۀ دانـش رسـیـد بـر قـلـۀ رشـد
هنـوز ما در کف و اندوهِ آب و نان داریـم !

کـسی هرگز نـخوانْـد دیـوان بداقـبال مـا را
چِسان با آن بِطور م‍ـستمـر ، داستان داریم

بکن در حافظـه بـایگانی ای دوربین تاریـخ
نشان ده ، نـسل آینـده ؛ نـمادِ جـانداریـم ..

چه نرخ و سود نیرنگ و سیاست رفتـه بالا
هر آنچه قـیمـت انـسان باشـد ؛ ما نـداریـم

بزنگاه دست درازی گشته بر بانوی شرقی !
از آن پـس مـاتـمـی انـدازۀ ایـران داریـم ..

بداقبال
یزدان_ماماهانی
آغازسرایش۲۵_۶_۱۴۰۲
پایان‌سرایش۲_۷_۱۴۰۲

شاعر نمی خواهد که این شعر را نقد کنید.

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 42 نفر 64 بار خواندند
امیر عاجلو (03 /07/ 1402)   | سروش اسکندری (03 /07/ 1402)   | یزدان ماماهانی (05 /07/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (03 /07/ 1402)  
تعداد آرا :1


نظر 1

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا