دید خسرو جنگ ایران و عراق
سوی جبهه شد روان با اشتیاق
دید جوانان مثل گل پرپر شدند
عاشق روی علی اکبر شدند
گفت منهم آمدم یابن الحسین
جان بقربانت کنم ای نور عین
تیرباری داشت و دشمن در نظر
شد روانه سوی انبوه خطر
در کمین افتاد و روحش پر کشید
شربت جام شهادت سر کشید
ناصرا خسرو نشد دینش ادا
دست به دامانش بشو روز جزا
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 18 خرداد 1399 07:41
.مانا باشید و شاعر
ولی اله بایبوردی 18 خرداد 1399 09:05
یادی از جبهه و جنگ
عملیات دفاع مقدس
سلام و درودها
دستمریزاد
کرم عرب عامری 18 خرداد 1399 16:51
درودها عزیز
عباس ذوالفقاری 19 خرداد 1399 21:14
سلام...یادشان گرامی