دفاتر شعر

آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

شعر من مثل شکیرای زمان رقصید و

ارسال شده در تاریخ : 06 آذر 1402 | شماره ثبت : H9427315

فاصله نام مرا داده به لیلای غزل
پشت هر پنجره افتاده الفبای غزل

زخم دلتنگی من تا به نگاهت برسد
الکل عشق بگیر از زکریای غزل

بغلم، غصه چشمان تو را لخته نکرد
هموفیلی شدی ای دختر زیبای غزل ؟

حس خوشبختی مان باور این منظره بود:
لب تو "کافه دل" و بوسه من "چای" غزل

نیمه گمشده ماهیّ و در خواب نگو
زن رویایی تو پس زده لالای غزل

سیب از جاذبه عشق من افتاد ولی
در تو چشم نیوتن بود نه حوای غزل

هفته ها منتظر شانه خورشید شدم
عجبا، صبح تو هم رفته به فردای غزل

شعر من مثل شکیرای زمان رقصید و . . .
هنرم با تو جهانی شده در لای غزل

#بهار_۱۴۰۲
#مجید_ساری (باران)

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 58 نفر 196 بار خواندند
امیر عاجلو (06 /09/ 1402)   | محمد مولوی (06 /09/ 1402)   | مجید ساری (06 /09/ 1402)   | سروش اسکندری (06 /09/ 1402)   | سیاوش دریابار (07 /09/ 1402)   | حفیظ (بستا) پور حفیظ (07 /09/ 1402)   | کیوان هایلی (07 /09/ 1402)   | آرزو بیرانوند (08 /09/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (06 /09/ 1402)  محمد مولوی (06 /09/ 1402)  سروش اسکندری (06 /09/ 1402)  حفیظ (بستا) پور حفیظ (07 /09/ 1402)  کیوان هایلی (07 /09/ 1402)  آرزو بیرانوند (08 /09/ 1402)  
تعداد آرا :6


نقد 2

  • آرزو بیرانوند   08 آذر 1402 15:53

    خواستم بگویم مرحبا دیدم اصلا مانند آفرین خودمان به دل نمینشیند دست مریزاد جناب ساری امیدوارم همیشه بدرخشید rose

    • مجید ساری   08 آذر 1402 22:45

      مهبانوی ادیب و قافیه پرداز چیره دست
      خانم بیرانوند والامقام
      درود بی پایان تقدیم وجود گرانمهرتان باد
      مایه مباهات حقیر هست چشمان زیبای هنرخیز شمارا
      در صفحه ناچیزم یک دریا قدردانی کردن . . .
      همینکه خط خطی های درهم بر هم ما چشمان شما بزرگواران سخنور
      را آزار ندهد و وقت شریف تان را بیحاصل به هدر ندهد
      موجب سربلندی این شاگرد بوده و هست
      و ازین بابت خداوندرا شاکرم که مشق شب ما مورد تایید و پسند شما عزیزان
      صاحب قلم قرار گرفته ،،،
      خیلی خوشحال شدم از دیدار مجدد شما مهربانوی ادبیات
      و همینکه هنوز قلم به دست هستین
      یعنی این آسمان زیبای ادبیات ستارگان پرفروغ
      شب را مثل روز روشن می‌کنند
      و جایی برای درخشش امثال حقیر نیست
      و به همان شهاب دور دست بودن راضی هستیم
      بازم از لف کلام و مکث نگاه پرمهرتان بینهایت ممنونم

      بدرقه راهتان غزلی باشد شکسته تا منزل هنر
      تقدیم با عشق:


      دیده بانی،غرق درخود، وحشت از ساحل نداشت
      ناخدای قایقِ شعری به نام دل نداشت

      ماه در برلین موهایش که می‌رقصید حیف
      جز غزل جشنی به دور از آنجلا مِرکل نداشت

      هر تماس با چشم معشوقش نگو میسکال شد
      بلکه او سیگنال در قلبِ "گراهام بِل" نداشت

      در کنار ماهیان ِ مُرده همبازی شد و . . .
      " تایتانیکی" روی آغوش ِرُزی سینگل نداشت

      عاقبت هی زور زد، از موج غمها بگذرد . . . !
      آنکه دریا دل شد و با تشنگی مشکل نداشت
      #مجید_ساری (باران)
      ❤️

نظر 10

  • امیر عاجلو   06 آذر 1402 13:02

    .مانا باشید و شاعر rose

    • مجید ساری   06 آذر 1402 14:50

      امیر عاجیلوی عزیزم
      درود بیکران بر شما
      و سپاس بیکران از شما

      عرض ادب و خسته نباشید حضور شما و قدردانی از زحماتتون
      در انجمن ادبی شعر ایران
      ❤️❤️❤️

  • سروش اسکندری   06 آذر 1402 15:47

    درود بر شما جناب ساری بسیار زیبا و دل نشین سرودید

    big hug rose rose

    • مجید ساری   06 آذر 1402 15:58

      شاعر سپید سرا جناب اسکندری عزیزم
      چشمان زیبابین و زیباسرای تان را یک آسمان قدردانی میکنم
      سربلند می‌شود این شاگرد با حضور ادیبان والامقامی چون شما بزرگوار

      بازم ممنونم از مهر کلام تون

      سپیدی تقدیم با عشق:

      گلهای کاغذی
      در اتاقی کاغذی
      روی دستان کسی است
      که در پارک‌ها متولد شد
      و تقدیر اوست "مچاله شدن " . . . !
      ولی باور کنید
      هجای سکوت
      هرچند بلندست ولی
      سرودن عشق
      در لبهای ارکیده ها
      زیباست. . . !

      شاعرها زود می‌میرند
      زندگی را
      زباله دان مترسک ها نکنیم. . . !
      #مجید_ساری

  • سیاوش دریابار   07 آذر 1402 10:33

    عاشق که شدم جز تو کسی یار ندارم
    صحبت نکنم انگار طلبکار ندارم

    بر بزم ننه پای که اندوه وسراب است
    دریا چو شود مست که اجبار ندارم

    سلام صبح بخیر
    زیباترین سلام دنیا
    تقدیم به شما شاعر کرانقدر و فرهیخته
    سروده اید به مهر
    برایتان قلم نویسا خواستارم
    لحظاتی ناب پیش رو داشته باشید

    • مجید ساری   07 آذر 1402 15:23

      شاعر آیینه ها و زلالی دلهای بی کینه ها
      جناب دریا بار عزیزم
      زیباترین سلام ها و درودها در روشن ترین سپیده دم عشق
      تقدیم حضور سرتاسر مهربانی و مهر تان باد
      سربلند هستم چشمان قافیه پرداز و زیبای تان را
      به صفحه حقیر اعطا کردین
      یک آسمان از مهر کلام و وجود ارزشمندتان قدردانی میکنم
      و بر چشم مینهم واژگان سرخ گلستان کلک خیال انگیز تان را
      بینهایت ممنونم و سپاسگذارم

      در توان شاگرد نیست زیبا سرودن ولی مایه خوشحالیست با غزلی
      شکسته شما را بدرقه کردن تا سرمنزل هنر
      تقدیم با عشق:
      با چشم خمار تو،از عشق که پر هستم
      تاصبح در آغوشت، دیوانه وسرمستم

      بین من وخود جانا، دیوار نکش با لب
      وقتیکه سکوتم را با قافیه بشکستم

      در میکده دستت، جام بغلم خالیست
      پر کن دل تنگم را، تا با همه ننشستم

      با عطر لباس تو، گل چیده ام از انگشت
      انگار قدم میزد، آغوش تو در دستم

      ققنوس شدم در تو، پس آتش قلبت کو؟
      تا با تو بسوزم چون، خاکستر وارستم

      بارانم و با بوسه، مهمان زمین باشم
      پس پنجره را وا کن، شاید به تو پیوستم
      #مجیدساری ❤️

  • حفیظ (بستا) پور حفیظ   07 آذر 1402 10:50

    درودها جناب ساری ادیب بسیار زیبا قلم زده‌اید مخاطب پسند بی‌نظیر ودلنشین rose rose rose rose

    • مجید ساری   07 آذر 1402 15:32

      شاعر شقایق ها و زیبا نگار عاشق ها
      جناب پورحفیظ عزیزم
      درود بیکران تقدیم شما
      مایه مباهات هست حضور ارزشمند و چشمان ناب سرا و واژه خیزتان
      را یک آسمان قدردانی کردن
      زنده باشین و برقرار که ناب و دلنشین همان سرچشمه خوبی و مهر هست
      که از کوهسار زیبا و روشن قلبهای زیبای شما بزرگواران جاریست
      بینهایت ممنونم

      بدرقه راه غزلی باشد ناچیز که بیت اول متعلق به شاعر عزیز جناب اصغر مغاذی هست
      تقدیم با عشق:
      ❤️
      "از تو سکوت مانده و ازمن صدای تو
      چیزی بگو که من بنویسم به جای تو"

      خودکار من به رقص نهایی رسیده ،پس
      امشب بیا که شعر شوم با اَدای تو

      اینجا شب و ستاره شریک غمم شدند
      از بس که ماه گریه کند در عزای تو

      همراه با سکوت تو چشمان دانه ریز
      می‌ریخت آب خاطره را پا به پای تو

      اکسید بی وفایی عجب سم خالص است
      بی معرفت، یونیزه شدم از هوای تو

      در من حضور قاصدکی غرق شد،"تویی؟"
      یا قاب عکس کهنه بی ناخدای تو؟
      #مجیدساری (باران)

  • کیوان هایلی   07 آذر 1402 15:11

    درودها خدمت شما جناب ساری عزیز و بزرگوار

    بسیار زیبااااااااااااا و عالییییییییییییی rose rose rose

    رقص قلمتان همواره نویسا و ماندگار applause applause applause

    • مجید ساری   07 آذر 1402 15:41

      شاعر خاطره ها و همنشین پنجره ها
      جناب کایلی عزیزم
      درود بی پایان تقدیم شما استاد عزیز
      دوباره چشمان مهربان و زیبای شما هدیه ای ناب
      بود که به صفحه ناچیز ما اعطا شد
      باشد که شایسته آن بوده باشیم
      یک آسمان حضور پرمهرو گرم تان را سپاس می‌گویم
      زنده باشین و برقرار
      بازم ممنونم

      بدرقه راهتان چهار بیت شکسته باشد
      امید آنکه مورد پسند واقع گردد
      تقدیم با عشق:
      تو اگر باشی و شب باشد و باران باشد
      پسری خیس ترین فرد خیابان باشد

      نفسم بند به مویی است بیا شانه نکن
      فکر آن بوسه که در چشم تو پنهان باشد

      من و تو قسمت پایانی زنجیر شدیم
      تا به کی لمس تو در گوشه زندان باشد؟

      شهر را گشتم و با سایه خود میسوزم
      کاش آغوش تو بن بست و زمستان باشد
      #مجید_ساری (باران )
      ❤️

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا