3 Stars

آمدش آن دلربا

ارسال شده در تاریخ : 03 بهمن 1402 | شماره ثبت : H9428063

آمدش آن دلربا یک دَم صفایی کرد و رفت
این دل وامانده را بازم هوایی کرد و رفت

دل، گرفتار مانده در حال و هوای عشق او
گفتمش عاشق شدم، او بی وفایی کرد و رفت

من ز چشم او چه گویم چون نگینی پُر فروغ
با همان چشمان دلم را، دلربایی کرد و رفت

بوسه ای بر جان ما زد با لب لعلش، چنان
آن چنان جانم گرفت و جان زدایی کرد و رفت

بوسه باران می کنم دستان آن مه روی جان
او منِ من در منِ من، جانمایی کرد و رفت

فکر یار شاید عبث بود و ره او پُر کلک
فتنه ها در سر چو بودش دل رهایی کرد و رفت

مهر او بر جان نشاندم عاشقی کردم خموش
از خَم ابروی خود، این بی مرامی کرد و رفت

«هایلی» دیدی که گر خالق بخواهد این عدو
می شود خیری برایت، یار جدایی کرد و رفت

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 59 نفر 112 بار خواندند
امیر عاجلو (04 /11/ 1402)   | محمد مولوی (20 /11/ 1402)   | کیوان هایلی (03 /02/ 1403)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (04 /11/ 1402)  
تعداد آرا :1


نظر 2

  • امیر عاجلو   04 بهمن 1402 11:18

    درود بر شاعر گرامی ,شعر شما را خواندم موفق باشید

    • کیوان هایلی   03 اردیبهشت 1403 18:08

      درودها خدمت شما جناب عاجلو بزرگوار

      سپاسگزار مهرتان نوش نگاهتون rose rose rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا