دفاتر شعر

آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

قسمت

ارسال شده در تاریخ : 30 دی 1401 | شماره ثبت : H9423522

آسمان بر هم زد آشیان من و تو
قصه ی تلخی شد داستان من و تو

تب دلباختگی  مثل یک رود بزرگ
روزها جاری بود بر زبان من و تو

عشق مجنون در من  روح لیلا در تو
شوق پروانه شدن در نهان من و تو

با اشارت گاهی  گاه گاهی نگهی
گاه تنهایی بود ترجمان من و تو

سرمان با هم گرم دلمان با هم جور
گردش عاطفه بود درمیان  من و تو

با همه دلتنگی عاشق هم بودیم
شعر  و شیدایی بود میهمان من و تو

وهم وصلت ما را تا کجاها که نبرد
رفت در راه عبث کاروان من و تو


بارها گفتی تو که زمان لجباز است
می کند خاکستر  دودمان من و تو

بارها گفتم من که قضا بی پدر است
می کند جوی روان دیدگان من و تو

دست غارتگر دهر تا که افتاد تبر
زد پیاپی به تن بوستان من و تو

حال یک خاطره در قاب دل مانده و بس
از وصالی که نشد ارمغان من و تو

چه کسی بعد از این مثل ما از ته قلب
می شود در عالم نگران من و تو

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 3 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 57 نفر 100 بار خواندند
امیر عاجلو (03 /11/ 1401)   | محمد مولوی (04 /11/ 1401)   | فرزانه محمدپور (04 /11/ 1401)   | منوچهر کشاورز (06 /11/ 1401)   | کاظم قادری (06 /11/ 1401)   | Milad Kaviani (06 /11/ 1401)   | علیرضا خسروی اصل (07 /11/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (03 /11/ 1401)  محمد مولوی (04 /11/ 1401)  فرزانه محمدپور (04 /11/ 1401)  منوچهر کشاورز (06 /11/ 1401)  
تعداد آرا :4


نقد 1

  • علیرضا خسروی اصل   07 بهمن 1401 20:37

    استاد زیبا بود فقط یکم از لحاظ خوانش سخت بود.
    برای اینکه راحت تر بتوان خواند،بهتر بود علائم نگارشی رو میزاشتید.

نظر 1

  • امیر عاجلو   03 بهمن 1401 22:50

    درود بر شاعر گرامی ,شعر شما را خواندم موفق باشید

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا