با لبِ سرخت به بی رنگیِ من رنگی بزن
با سه تارت، عشق من! امشب تو آهنگی بزن
چشم هایِ پنجره بر کوچهیِ ما خشک شد
گاهگاهی رد شو وُ بر پنجره سنگی بزن
مهربانی پیشکش، ای من فدایِ چشم تو!
با نگاهِ تند و تیزت بر دلم چنگی بزن
ساده دل، دیوانه، مجنون، گفته ای نامِ مرا
تا که عشقت می کشد، بر عاشقت انگی بزن
نامهیِ دل تنگی ام را می نویسم، نازنین!
با لبِ خود، مُهر "باطل شد"، به دلتنگی بزن
خسته ام، بینِ زمین و آسمان، آویخته
یک تَلَنگُر بر تنِ این روحِ آونگی بزن
عقل من گفت: ای دل ساده! رها کن سادگی
چون رقیبت بی مروّت باش و نیرنگی بزن
#جواد_امیرحسینی(مهراد)
۸ اسفند ۱۴۰۰
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 09 اسفند 1400 18:21
درود و سلام موفق و مانا باشید