زیرِ بارانِ بهاری با تو رقصیدن خوش است
بر غم و بر رنجِ دنیا با تو خندیدن خوش است
چشم در چشمانِ مست و دست در دستانِ تو
از لبِ سرخ ات به گرمی بوسه ای چیدن خوش است
بوسهیِ باران به رویِ دخترِ اردیبهشت
یاسِ شرم از چشمِ زیبایِ تو روئیدن خوش است
نم نمِ باران معطّر کرده گیسویِ تو را
آن پریشان حلقه را امروز بوییدن خوش است
دوستت دارم، تو هم می دانی امّا باز هم
از من این را دم به دم با ناز پرسیدن خوش است
شمسِ تبریزم شو و شعری برایِ من بخوان
در سماع آیم چو مولانا که چرخیدن خوش است
عقل را از محفلِ عشّآق بیرون کرده ام
دل ز شوقِ وصلِ تو در سینه لرزیدن خوش است
جان اگر عاشق نباشد زندگی بی حاصل است
دل به دلداری سپردن عشق ورزیدن خوش است
#جواد_امیرحسینی(مهراد)
اول شهریور ۱۴۰۱
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 04 شهریور 1401 10:29
درود بر شما
محمد مولوی 04 شهریور 1401 13:12
به به