رشتهیِ پیوند ارض و آسمان از هم گسست
تا که تیغِ کینه بر پیشانیِ مولا نشست
ناگهان فریادِ "فُزتُ" آسمان ها را شکافت
خلوتِ شبهایِ کوفه، شهرِ نامردان شکست
شد دعاهایِ علی در نیمهیِ شب، مُستَجاب
شد خلاص از دستِ خفّاشانِ کورِ شب پرست
زخم سر نه، زخم دل آخر علی را کشت، آه!
زخمِ دل را هیچ درمانی و مرهم نیست، هست؟
ناکسان آخر گرفتند انتقامِ بدر را
آه! اکنون مردِ مردان روی خاک افتاده است
پایه هایِ عدل لرزید و فُتُوَّت شد یتیم
چشم خود را بر جهان، آن مرد بی تکرار بست
هاتفی از عالمِ بالا ندا سر داد، های!
"رشتهیِ پیوند ارض و آسمان از هم گسست"
#جواد_امیرحسینی(مهراد)
۲۰ فروردین ۱۴۰۱ه.ش
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 3
امیر عاجلو 21 فروردین 1402 00:14
درود بر شما
علی معصومی 21 فروردین 1402 16:11
درودهای فراوان
اجرتان با صاحب اثر
♡♡♡♡
رشته "وصل زمین" و اسمان از هم گسست
کرامت یزدانی(اشک) 24 فروردین 1402 20:27
درود بر شما استاد نویساقلم. بسیار زیبا . پیروز باشید.