دفاتر شعر

آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

زیبا چشم

ارسال شده در تاریخ : 20 آبان 1401 | شماره ثبت : H9422780

یک روز در این جا بود یک آهوی زیباچشم
هنگام خرامیدن خم زانوی زیبا چشم
گفتم که حبیبم شو تا عشق کنم باتو
گفتا برو باد آید آن بانوی زیبا چشم
گفتم بده دمنوشی یا باده ی بیهوشی
اصلا نرود از چشم آن خوشروی زیبا چشم
آمد که زدر بیرون تا بسته کند در را
دیدم که چه بازویی آن بازوی زیباچشم
افسوس که من پیرم او تازه جوان است او
بیمار شدم یارب کو داروی زیبا چشم
درگیر چرا مارا با خوبرخان کردی
درگیر قد سروو آن جادوی زیباچشم
باشد گل زیبایی در باغ وچمن خندان
الیاس تو را خواهد ای آهوی زیبا چشم

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 60 نفر 108 بار خواندند
امیر عاجلو (21 /08/ 1401)   | کاظم قادری (21 /08/ 1401)   | اسماعیل سهامی (24 /08/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (21 /08/ 1401)  
تعداد آرا :1


نظر 3

  • امیر عاجلو   21 آبان 1401 09:42

    درود بزرگوار ا rose rose rose

  • کاظم قادری   21 آبان 1401 21:03

    سلام و درود
    خم زانو زیبا چشم یعنی چه ؟؟
    کادوی زیبا چشم!!!!!!؟؟؟؟؟
    افسوس که من پیرم دوبار ضمیر او؟؟؟
    و...

  • اسماعیل سهامی   24 آبان 1401 15:38

    درود برشما

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا