3 Stars

قرآن، مجوز پرواز آیت الکرسی ( حزب ۹)

ارسال شده در تاریخ : 06 خرداد 1401 | شماره ثبت : H9420956

[ دل نوشته ای بر حزب آیات ۲۵۳ تا ۲۷۱ سوره بقره ]

آیه ۲۵۳- تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلی بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ کَلَّمَ اللّهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ وَ آتَیْنا عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّناتِ وَ أَیَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَ لَوْ شاءَ اللّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِینَ مِنْ بَعْدِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ وَ لکِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ وَ مِنْهُمْ مَنْ کَفَرَ وَ لَوْ شاءَ اللّهُ مَا اقْتَتَلُوا وَ لکِنَّ اللّهَ یَفْعَلُ ما یُرِیدُ

پیامبران همه والا مقام اند و عزیز
نعمات خدا همه نعمت اند و لذیذ
برتری دادیم بین انبیاء بعضی را
برترند بینشان بعضی به بعضی ها
با موسی مستقیم سخن گفتیم ما
مویدِ روح القدس کردیم عیسی را
ابراهیم را امت یک تنه خطاب کردیم
نوح را سلام ویژه عطاء کردیم
عطا کردیم به محمد کوثر را
چو خدیجه مکرمی همسر را
کتابِ مجید و کریم معطر را
مقام امامت و امامِ امامان را
گواه جهان و گواه پیامبران محمد است
نبی امجد و نبی مکرم ما محمد است
نشانه فرستادیم با ابن مریم به مردمان
به جنگ و ستیز شدند دوباره جاهلان
اختیار دادیم به مردمان در انتخاب
به ایمان در آیند یا به کسب عقاب
خدا میخواست اختلافی نبود بینشان
اراده اش بود یقین واحد بود دینشان
نه جنگ و پیکاری یقین میانشان
نه حس حسادتی که کند جدایشان
اراده ی حکیمانه ی او در آزادی است
اختیار خانه سازند، نتیجه آبادی است
بیست و پنج نام پیامبر که قرآن است
رتبه بندی ست حکمت که شایان است
در یگانگی کل انبیاء به یگانه اند
که به رتبه های یگانه عاشقانه اند
احمد و موسی و عیسی و ابراهیم
یحیی و یقوب و لوط و اسماعیل
همه از ما و نبی ما هستند
بعضی برتر و بعضی برترین هستند
بین کل انبیا یی که فرستادیم
همیشه شاگردند و ما استادیم
بین شاگردان که بندگان من اند
نخست احمد و همه عشقِ احمدند


آیه ۲۵۴- یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمّا رَزَقْناکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ وَ لا خُلَّهٌ وَ لا شَفاعَهٌ وَ الْکافِرُونَ هُمُ الظّالِمُونَ

آنچه دارید عطای ماست بی چیزید
انفاق کنید مقداری که از چیزید
ما دادیم و داده ی ما انفاق کنید
فکر خود باشید به خود ارفاق کنید
پیش از آنکه رسد روزِ بی ارفاق
انفاق کنید که آن روز کنیم ارفاق
خرید و فروش دنیا و آنجا نیست
شفاعت و دوستی دنیاست ، عقبا نیست
کاشت کنید دنیا و داشت کنید عقبا
ستمگرند کافران ، ستم نکنید دنیا

آیه ۲۵۵- اللّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَ لا نَوْمٌ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ ما بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلاّ بِما شاءَ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لا یَؤُدُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ
آیه ۲۵۶- لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقی لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ
آیه ۲۵۷- للّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُماتِ أُولئِکَ أَصْحابُ النّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ

جز الله ، معبودی نیست و یگانه است
احمد،حبیب و پیوندی عاشقانه است
آیت الکرسی نهاد نامش رسول خدا
علی عاشقِ محمد، هردو عاشق ِخدا

قلّهِ ی قرآن و بزرگترین مقام در آیات
علی شناخت فضلیتِ اعلا ترین آیات
شانزده بار نام و صفات خدا نقشش
پیام توحید نقش بسته در عرشش

دو گونه است صفات خداوند جهان
صفات فعل و صفات ذات جاویدان
علم و قدرت و حیات خداوند ذات اند
خَلق و عفو و یاری و کیفرش فعل اند

صفات فعل به اراده است و اذن خدا
صفات ذات خاص اوست جز او جدا
جهان مخلوق و ضعف از خلق جدا هرگز
خدا عالِم علم است علم از او جدا هرگز

پیام لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ یقین این است
صفحهِ اول شناسنامهِ با دین است
حوزه و دانشگاه هر کسی قدم نهد
نیست دانشمند مگر امتحان دهد

لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ را کسی ندا دهد
سر و مال و اهل بیت به خدا دهد
توحید تاجایی بالا بَرد انسان را
بهشت و جنهم یاد برد یاران را

مباش بنده ی دگر آزاد آفریده تو را
بندها بُگسل و بنده ی بندگان چرا
زنده است خدا قبل و بعد هر زنده ای
نظیر و شریکی نیست و هیچ برازنده ای

زنده ماندن بی نیازست به دیگران
زندگان میرانَد و روزی دهد زندگان
ارث نبرده زندگی را ز زنده ای
مردگان نیز ببخشد او چو زنده ای

قیام او از خود اوست هوالقیوم
قیام سایران به اوست او القیوم
همه تسلیم و وابسته اویند یقین
توحید و معاد و نبوت اصول دین

زنده ای نیست جزاینکه می خوابد
حَیّ مطلق اوست یقین نمی خوابد
زنده را خواب منقطع می کند ز خود
قیومیت باخداست و نمی خوابد خود

مالک حقیقی است و مالکیتش مطلق
عاریتی بیش نیست مالکیت انسان حق
شرط و شروط و حدود دارد تملک ها
سوی خدا تعیین می شود این شرطها

حال که همه مملوک خدا هستند
چرا مملوکیِ مملوک می پرستند
از مِلک و مُلک خدا احسن استفاده کنید
بُخل و حرص چرا و مال اضافه کنید


فرمان برید خدا را گر شما بنده اید
بنده تسلیم است شما ها برده اید
مالک دانید خود به تقوا نرسید
چگونه مالک اید که به آن نمیرسید

کسیت که بی اذن من شفاعتی کند
هستی و کارایی اذنم دخالتی کند
خیال و توهم اید مخلوقی شفیع شود
شفاعت شافی بی اذنم مححق نشود

نور و آب و هوا و زمین دانه یاری کنند
اندیشه اید بدون اذن ما چه کاری کنند
گناهکار به کیفر اولیای ما به یاری اند
قبول یاری و رد نجات به چه کاری اند

نور و آب و هوا و زمین اذن رشد دادیم
اولیای خدا را شفیع به اذن خود دادیم
نور و آب و هوا و زمین، فساد دانه چکار
شفاعت اولیای ما به کافرانه چه کار

بیمار گر طبیب صدا زند حق است
فالگیر استمداد طلبد که ناحق است
درون سینه ها و رازهای پنهانی آگاهم
به آنچه کرده اید، احاطه دارم و آگاهم

اثبات بیگناهی تلاش بیهوده است نزدم
تلاش به توبه کنید عفو کننده بنده منم
علومی که انبیاء و رسل داده ام عرشی است
علومی که به هیچ کس نداده ام کرسی است

مالکِ عالَم و عالِم مملوک ها یقین منم
تحت سلطه اید و سطان ملک ها منم
گذشت زمان پیر و فرسوده و دگرگون نمیشوم
قدرت مطلقم و هیچ قدرتی مغبون نمیشوم

احدی نیست مهربان تر از من برایتان
شفیعی نیست کسی مگر اذن خدایتان
حفاظت هستی برای ما سنگین نیست
کیست حافظی جز خدا قطعا نیست

بی اذن ما کسی سخن نخواهد گفت
قیامت حق و حق ، حق خواهد گفت
در پذیرش دین اجباری نیست
معنی اجباری نیست دانی چیست

راه و چاه مشخص است بر انسان
کفر طاغوت پذیرش یا خدا ایمان
ایمان آورندگان یقین به ایمن اند
چنگ زدگانِ ریسمانِی محکم اند

ریسمانی که کسستنی نخواهد شد
وفای عهدها شکستنی نخواهد شد
ایمان به خدا و کفر طاقوت قلباً
میداند و میشنود خداوند قطعا

ایمان قلبی اجبار نمی شود حاصل
کُشتن ،قتل و نه هر کشنده ای قاتل
برهان و موعظه نفوذ به دل است
اسم آزادی فعل منکر کند ول است

آزادم و حق به هر کاری خطاست
ظلم به خود و انسان ها نارواست
حدود و قصاص و دیات و واجبات
نهی از منکر و جهاد و تعزیرات

قوانین جزایی اسلام و مُسلمات
نشانه ی حق است و مسلمات
اعتقاد قلبی نداری به دین ، آزادی
فرد موذی شوی جامعه آزاری

آزادی در افکار و عقاید است مخفی
نه که اعمال و حرکات است حتمی
کفر به طاغوت مقدّم بر ایمان است
هر که طاغوتی شده پشیمان است

العروه الوثقی نبی گفت علی است
هر که با علی است یقینا ازلی است
بی علی و بی دودمان علی
قبلِ اکملتِ دین، شدند از علی

بعدِ اکلمت ، ترازو علی است
با علی شد کسی نزدم ازلی است
بی علی باشید ، بی وَلی هستید
وَلی ام علیست و بی علی پستید

آیه ۲۵۸- أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذِی حَاجَّ إِبْراهِیمَ فِی رَبِّهِ أَنْ آتاهُ اللّهُ الْمُلْکَ إِذْ قالَ إِبْراهِیمُ رَبِّیَ الَّذِی یُحْیِی وَ یُمِیتُ قالَ أَنَا أُحْیِی وَ أُمِیتُ قالَ إِبْراهِیمُ فَإِنَّ اللّهَ یَأْتِی بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِها مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِی کَفَرَ وَ اللّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظّالِمِینَ

به نمرود پادشاهی داد خدای جهان
کبر امد مدعی شد خداست ،جهان
به بحث شد نمرود با خلیل زمان
مباحثه و مجادله میان مردمان
یگانه پرستم و ابراهیم خلیل
خدایی پرستم نباشد ذلیل
زنده کند و میراند خدای من
زنده کنم و میرانم پس منم
دو زندانی حاضر نمودند به امر
یکی کشت و دیگر رهانید به امر
چو دید آن خلیل سفسطه شد نشان
به شک هم شدند مردمان دینشان
که جهل حاکم است در حکومت روان
نشانی گرفت زد به خال قهرمان
قرار داده مشرق خدایم طلوع
توان داری هستی به مغرب شروع
سکوت شد نشان پادشاه را شکست
غضب در گرفت و به جایش نشست
خلیل گفت خدایم نخوابد زمان
تو هم تشنه ای هم به خواب ناتوان

چگونه خدایی که بیمار شوی
به همسر نیاز و به تیمار شوی
گهی خواب مستی گهی مست خواب
گهی گشنه هستی گهی تشنه آب
خدایی چنین را کسی سجده است
که هم ناتوان هم شکم گشنه اشت

آیه ۲۵۹- أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلی قَرْیَهٍ وَ هِیَ خاوِیَهٌ عَلی عُرُوشِها قالَ أَنّی یُحْیِی هذِهِ اللّهُ بَعْدَ مَوْتِها فَأَماتَهُ اللّهُ مِائَهَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قالَ کَمْ لَبِثْتَ قالَ لَبِثْتُ یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَهَ عامٍ فَانْظُرْ إِلی طَعامِکَ وَ شَرابِکَ لَمْ یَتَسَنَّهْ وَ انْظُرْ إِلیحِمارِکَ وَ لِنَجْعَلَکَ آیَهً لِلنّاسِ وَ انْظُرْ إِلَی الْعِظامِ کَیْفَ نُنْشِزُها ثُمَّ نَکْسُوها لَحْماً فَلَمّا تَبَیَّنَ لَهُ قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللّهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ

وارد آبادی شد [عُزیز] از گذر
به هر جا نگاه کرد ندید ره گذر
به دقت نگاه کرد همه جا خراب
نگاهش دقیق کرد نبیند سراب
و دیوارها ریخته تل انبار خاک
ز سقف ها اثر نیست همه گردوخاک
به پا خواست و گردش نمود اندکی
به هر سو نگاه کرد جَسد آهکی
همه استخوانها چو آرد پودر شدند
به خواب رفته اند و همه کور شدند
به سوی خدا شد چنین گفت نبی
چگونه به اینان دهی زندگی
جه سان زنده خواهی کنی مردگان
که نیست هیچ کسی را نماد و نشان
سپس او به خواب رفت به امر خدا
و صد سال به خواب سپس شد جدا
خدایش بمیراند به فکرش که خواب
سپس زنده گرداند به او گفت بتاب
خدایش بپرسید چقدر بودی خواب
بگفتا که یک روز و یا نصف خواب
و فرمود خدایش نه صد سال گذشت
نگاه کن غذایت ببین سر گذشت
به نوشیدنی رفت و دید تازه است
طعامش نگاه کرد و دید مزه است
نه تغییری کردند نه کاستی رسیدند
و صد سال گذشته همان بود که دیدند
الاغ ات نگاه کن چه میبینی تو
که جز مشت خاکی نمیبینی تو
سوالی را کردی و صد سال تو مردی
سوالت به جا بود یقینا تو بردی
به پاسخ تو گوش کن نشان معاد است
به مردم بفهمان که حجت تمام است
تو اکنون نگاه کن به خاک الاغ ات
چگونه میچسبند بهم در نگاهت
به رویان گوشتش نمایَش نظاره
بهم در تلاش اند که بود پاره پاره
الاغ ات سوار شو روان شو به مردم
بگو آنچه دیدی نمایش به مردم
چنین دید و اکنون به سجده در افتاد
خدا را شناخت و سوال از سر افتاد
و گفتا خدایا توانا تو هستی
تمام جهان را به دانا تو هستی
به قدرت کسی نیست توانِ تو را
به کفران بسی ظلم نماییم تورا
و این قصه حق است به اهل حقیت
خدا را شناسند شوند در طریقت

(دل نوشته حافظ)
یهودان بگویند عُزیز رب ماست
گروهی ز آنان نه فرزند شاهست
عُزیز بنده بود و نبی خداست
خدا را نیازش، بی نیاز خداست
و نصران میگفتند که عیسی خداست
و مریم اله است و شاید خداست
همه بنده بودند و هستند هنوز
پس آنان چگونه جوابند به روز

آیه ۲۶۰- وَ إِذْ قالَ إِبْراهِیمُ رَبِّ أَرِنِی کَیْفَ تُحْیِ الْمَوْتی قالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلی وَ لکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبِی قالَ فَخُذْ أَرْبَعَهً مِنَ الطَّیْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَیْکَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلی کُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ یَأْتِینَکَ سَعْیاً وَ اعْلَمْ أَنَّ اللّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ

گفت ابراهیم به خدای بزرگ
نشان ده مرا از نشانی بزرگ
چگونه کنی مردگان زنده باز
چه سان میکنی استخوانها را ساز
نیاوردی ایمان مگر یا خلیل
به شکی مگر در خدای جلیل
که گفتا خلیل من تورا بنده ام
به لبخند زیبای تو زنده ام
به قلبم نگاه کن تو قلب منی
به آرامشی من نیاز م همی
پرنده چهار گونه آماده کن
به فرمان که گفتیم همان چاره کن
خروس و کبوتر کلاغ و طاووس
بگیر قطعه قطعه در آمیز شان
که چیزی نباشد از آنها نشان
به هر گوه رسیدی قراره ده کمی
به پایان رساندی فراخوان همی
به سرعت بسوی تو گردند روان
معاد هم همین است که دیدی تو آن
حکیم و تواناست خدایت بدان
بسجده در آی و خدایت بخوان

ولی این چنین گفت علی رسول
که ما هدیه کردیم برایش بتول
اگر پرده ها هم شوند بر کنار
نیافزوده گردد به من از نگار
یقینم چنان است که هیچ پرده نیست
و دانم که حق است جز او بنده نیست

آیه ۲۶۱- مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَهٍ مِائَهُ حَبَّهٍ وَ اللّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ وَ اللّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ

در راه خدا کسی انفاق کند
یقینا قیامت رَبش ارفاق کند
مثل میزند خدا که فهم آریم
دانه ای که در زمین کاریم
یک دانه شود هفت خوشه
مازاد گردد و ره توشه
هر خوشه شود صد دانه
سایبان شود برایمان خانه
یک انقاق کردیم و هفتصد ارفاق
یک به خدا دادیم و هفتصد انفاق
هفتصد مثل است کرامتش بیشتر
وسعتش زیاد و حمایتش بهتر
هر چه خواهد خدا به کسی دهد
داناست و یقین بهترش دهد
تعقل کنید آنچه به انفاق میدهیم
گر جان کنید انفاق چه میدهیم
انفاق کرد حسین جانش را
گستراندیم تا ابد خوانش را
مال ما را به ما انفاق کنید
سود برده اید و خود ارفاق کنید

آیه ۲۶۲-الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ ثُمَّ لا یُتْبِعُونَ ما أَنْفَقُوا مَنًّا وَ لا أَذیً لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ

انفاق بی منت و بی آزار قبول ماست
پس انفاق کنید طوری که گوی ماست
پاداش تان محفوظ نزد خدایتان
آنچه داده اید فزون تر کنیم برایتان
ترس و غم بزادییم از وجودتان
شکر گذاری کنیم ما به بودتان
انفاق طهارت روح می کند از بُخل
تحقیر آلوده کند روح ،قلب را قفل

آیه ۲۶۳- قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَهٌ خَیْرٌ مِنْ صَدَقَهٍ یَتْبَعُها أَذیً وَ اللّهُ غَنِیٌّ حَلِیمٌ


رفتار خوش با فقیر پسندیده است
تندی کرد ببخشید ستم دیده است
انفاقی که به دنبالش آزار است
بخشش و زبان خوش سزاوار است
آزار رسانید یقین تلافی کنیم شما
بردباریم نه زودی تعجیل کنیم شما
شکم سیر نکنید و آبرویش ریزید
آتش فقر دیدید ،آب رویش ریزید

آیه ۲۶۴- یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذی کَالَّذِی یُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النّاسِ وَ لا یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوانٍ عَلَیْهِ تُرابٌ فَأَصابَهُ وابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْداً لا یَقْدِرُونَ عَلی شَیْءٍ مِمّا کَسَبُوا وَ اللّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ

بی منت انفاق کنید و آزار ندهید
انفاق که کرده اید به باد ندهید
به ریا دهید باطل است انفاقتان
خودنمایی کنید در اعمالتان
نیست ارزشی قیامت به حالتان
نیافزاید خدا چیزی بر مالتان
ایمان ندارند به خدا و رستاخیز
گر انفاق کنند و کنند دستاویز
به قطعه سنگ صافی مانید
که گردو خاک روی آن مالید
بذری افشانده که کشتی کنید
به بارانی شسته چه کشتی کنید
که آن سنگ صیقل شود آیینه
چه کشتی توان کرد روی آیینه
ریا هم بشوید نیک اعمالتان
به بطلان کشاند همه کارتان
و هیچ بهره ای نیست بهر شما
که جوهر بریزید درون نهر شما
هدایت نگردید به راه خدا
ریاکار بیافتد به چاه خدا
ریا کار و منت گذار کافر است
ستم کرده بر بندگان شاکر است
خدا داده مال از خدا غافل اید
ریا و ریاکار چو شب حایل اید

آیه ۲۶۵- وَ مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ وَ تَثْبِیتاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ کَمَثَلِ جَنَّهٍ بِرَبْوَهٍ أَصابَها وابِلٌ فَآتَتْ أُکُلَها ضِعْفَیْنِ فَإِنْ لَمْ یُصِبْها وابِلٌ فَطَلٌّ وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ

گر انفاق در طلب رضای خدا باشد
استوار شود روح انسان صفا باشد
چون باغی که در مرتفع بنا گردد
باران رسد و میوه ها به پا گردد
گر نبارد هم به باغ بارانی
نم آبی و شبنم کند آسانی
همیشه با طراوت و پر میوه خواهد شد
بیناست خدا ، اعمالش دیده خواهد شد

آیه ۲۶۶- أَ یَوَدُّ أَحَدُکُمْ أَنْ تَکُونَ لَهُ جَنَّهٌ مِنْ نَخِیلٍ وَ أَعْنابٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ لَهُ فِیها مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ وَ أَصابَهُ الْکِبَرُ وَ لَهُ ذُرِّیَّهٌ ضُعَفاءُ فَأَصابَها إِعْصارٌ فِیهِ نارٌ فَاحْتَرَقَتْ کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمُ الْآیاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ

باغی از درختان خرما و انگور
نهر های آن پرشکوه و پر نور
میوه های فراوان و خوشمزه
کسی هست ندهد دهانش مزه
گر به پیری رسد و شود عیالوار
ضعف کهولت گیرد و همواره بیمار
گردبادی همراه آرد آتشی سوزان
به باغ وزد و سوزد به سوزان
چگونه میشود حال باغبان
به پیسی افتد و دوران گریان
اندیشه کنید در آیات خدایتان
روشن بیان کرده و داده مثالتان
در قیامت نیازمندید و توان عمل نیست
منت و ریا اعمال سوزانده تکلیف چیست


آیه ۲۶۷- یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَیِّباتِ ما کَسَبْتُمْ وَ مِمّا أَخْرَجْنا لَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ لا تَیَمَّمُوا الْخَبِیثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَ لَسْتُمْ بِآخِذِیهِ إِلاّ أَنْ تُغْمِضُوا فِیهِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ

بهترین ها را انفاق کنید مومنان
آنچه رویانده ایم از زمین برایتان
مال بی ارزش و پست انفاق نکنید
چیزی دهید که خود مصرف نکنید
ناچار بودید گناهی نیست بر شما
بی نیاز و منزه است خدای شما
مال حلال دهید به فقیران نه حرام
ربا کنید شما را چه به مسجد الحرام
اتفاق رهایی از بخل است نه مال بی ارزش
نیست تفاوتی میان پول یا میوه در ارزش
دست دهندهِ روزی دست گیرنده است
گاهی به دنیا و گاهی در آخرت است

آیه ۲۶۸- الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اللّهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَهً مِنْهُ وَ فَضْلاً وَ اللّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ

انفاق نکنید نیازتان شود پیری
پس انداز کنید زمان دستگیری
شما را چه مگر حکومت نیست
پرسید که مسول بیت المال کیست
امروز دهی مالت فردا نداری است
ذخیره کن امروز پیری تو نیازی است
جوانی حال کن همیشه جوان نیستی
امروز را عشقه فردا به توان نیستی
القاعات شیطان به وقت انفاق است
وعده آمرزش و فزونی از خداوند است
شیطان به فقر و فحشا دعوت گر است
خدا به انفاق و احسان هدایت گر است

آیه ۲۶۹- یُؤْتِی الْحِکْمَهَ مَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَهَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً وَ ما یَذَّکَّرُ إِلاّ أُولُوا الْأَلْبابِ

هر که را خواهد حکمتش دهد خدا
حکمت دهد خیری فراوان رسد شما
جز خردمندان نفهمند چیست آن
حکمت آموزی بفهمی چیست آن
خرمندان عقل خود گیرند بکار
تا سعادت دست یابند روزگار
پس خردمندان بدانند چیست آن
عمل اسرار رمزحق یابی است آن

آیه ۲۷۰- وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ نَفَقَهٍ أَوْ نَذَرْتُمْ مِنْ نَذْرٍ فَإِنَّ اللّهَ یَعْلَمُهُ وَ ما لِلظّالِمِینَ مِنْ أَنْصارٍ

کم یا زیادی که انفاق کرده اید
نذری داشته و ادا کرده اید
قطعا پاداشی است سوی خدا
آگاه است هر چه میکنید خدا
هیچ مددی به کافران نخواهد شد
ستمگری نزد ما یاوری نخواهدشد
وفای نذر واجب و ترکش ظلم است
توبه و کفاره درمان ظلم خود است
ترک انفاق حق الناس بی یاور است
روزی که به پاست و خدا داور است

آیه ۲۷۱- إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمّا هِیَ وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ یُکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ سَیِّئاتِکُمْ وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ

گر آشکارا دهید صدقات کارتان نیک است
مخفی پرداخت کنید به شما نیک تر است
پاک می کند قسمی از گناهان را
گواه است خدا برشما احسان را
پرداخت علنی زکات واجب را
مخفی دهید زکات مستحبی را
علنی انفاق کنید تشویق کرده اید
رفع تهمت بخل و تبلیغ کرده اید
سراغ فقرا روید نه آنان سراغ شما
ما نعمت دادیم شما نه خواست شما

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 100 نفر 174 بار خواندند
امیر عاجلو (07 /03/ 1401)   | حافظ کریمی (07 /03/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (07 /03/ 1401)  حافظ کریمی (08 /03/ 1401)  
تعداد آرا :2


نظر 1

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا