تا تورا شوق به دیدار منی هست بیا
تا دلت میل به تکرار منی هست بیا
نفس از سینه اگر رفت بیایی چه سود
تا نفس بر در و دیوار منی هست بیا
غم من کهنه شرابی که می نوشم از آن
تا شراب من و غم خوار منی هست بیا
زخمی جنگ های عشقم،تا نیفتادم ز پا
گر تورا قصد به پیکار منی هست بیا
حرف ها با دل تو دارم و دوری ز برم
تا سخن بر لب و گفتار منی هست بیا
دوستت دارم و صد بار نوشتم که تو را...
با همین حرف که اقرار منی هست بیا
رفتنت ریخت مرا ،زلزله آمد هر بار
تا گلی مانده به آوار منی هست بیا
حسین وصال پور
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 10 بهمن 1401 00:27
سلام ودرود