دفاتر شعر

آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

شاید...

ارسال شده در تاریخ : 12 بهمن 1401 | شماره ثبت : H9423697

شاید نمی دانیم تمام زندگی خواب است
جامانده از ماها همین لبخند در قاب است

این را من از قلب انار خواندم و فهمیدم
کاین زخم های باز از جریان خوناب است

بیهوده از تاریکی و وحشت گریزانیم
تا ابر های تیره در سیمای مهتاب است

هر چند آب بر ریشه های گل می پیچد
اما نگاه گل همیشه سمت آفتاب است

از پرده عصمت دمی بیرون بیا یارا
این عشق تنها سهم ما از باده ی ناب است

ریز و درشت این جهان در چشم های توست
شاید جهانی نور میان کرم شب تاب است

دردت میان دل بکش ،لب وا مکن از درد
ماهی لب وا کرده اکنون روی قلاب است

من میروم اما تو در یادت بماند که
این تنگ بی ماهی فقط یک شیشه آب است

حسین وصال پور

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 122 نفر 235 بار خواندند
امیر عاجلو (14 /11/ 1401)   | حسین وصال پور (14 /11/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (14 /11/ 1401)  
تعداد آرا :1


نظر 1

  • امیر عاجلو   14 بهمن 1401 20:32

    درود بر شاعر گرامی ,شعر شما را خواندم موفق باشید

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا