هرلحظه ام بدون تو انگار جهنم است
این زندگی بی عشق یک مرگ مُسَلم است
با چنگ و دندانم گرفتم ماندنت ولی
گویا که تصمیمت بر رفتن مصمم است
رفتی ولی بر من شکستند کاسه کوزه ها
معشوق می کشد اما عاشق متهم است
روزی اگر یاد من افتادی بدان بی تو
آرامشی طوفان وار اینجا منظم است
من در طواف تو به دنبال خودم گشتم
ای کعبه از سیمای تو مکه مکرم است
روی شقایق سرخ اما داغ دل دارد
چشمان خون آلوده اش دریای شبنم است
هرلحظه از این زندگی حسرت به دل شدم
این سینه از غوغای تو جولانگه غم است
حسین وصال پور
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 15 بهمن 1401 14:06
.مانا باشید و شاعر