همین که سبزه ای برای نور رکوع کند
بایدبه نام زندگی خود را شروع کند
جهان می ماند برای کرم و پیله ها
تا آتش مرگ به هوایش شیوع کند
شب هوای خود اگرچه سیاه تر کند
اما نمی شود که روشنی را ممنوع کند
از فضله های ریخته در پای گل نرنج
گل می شکفد تا جهان را مطبوع کند
انسان اگر از خاک بلند شد و برخاک نشست
قسمت شد که به همان خاک رجوع کند
از دست رفته هاهمین ماییم که مانده ایم
تفریق از این است که همه را مجموع کند
هیچ جای این جهان بی نظم نمی شود
حتی اگر خورشید از مغرب طلوع کند...
#حسین_وصال_پور
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 14 اسفند 1401 08:57
سلام ودرود