منم آن مرغ که از ناله به شب بیدارم
تو بخواب،من غمت را نگهش میدارم
چه خبر؟رفتن و رفتن،مگر جز این هست؟
من همان واژه کوچم که پر از تکرارم ...
بیخیال من اگر همشده ای حرفی نیست
در خیال تو اسیر، از غم تو بسیارم
پهن است سفره زخم و نمک از دشمن و دوست
من که از این همه خوردم،تو نکن آزارم..
عشق دنیای قشنگی است که ماندن دارد
چه بگویم ،که اگر رفته ام از اجبارم...
#حسین_وصال_پور
حسین وصال پور
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 30 فروردین 1402 08:30
درود بر شما