راه این ویرانه را درپی بگیری" خوش تر است"
خود را مسوول خود گر می پذیری خوش تر است
وقت رفتن دست خالی می روی،چون آمدی
دل نداری از پی چیزی ،فقیری خوش تر است
"عشق پیری گر بجنبد سر به رسوایی کشد"
عشق چون معنای رسواییست،پیری خوش تر است
دل اگر خواهی ببندی سوی نااهلان بدان
از همان دستی که دادی پس بگیری خوش تر است
کوچ باید کرد از جایی که جز آزار نیست
گاه رفتن ها ناگاه از اسیری خوش تر است
ساز و آواز تو در گلزار باید بلبلا!
درقفس "چه چه" سزایت نیست ،بمیری خوش تر است
حسین وصال پور
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 3
امیر عاجلو 21 خرداد 1402 22:55
درود بر شما
قاسم لبیکی 22 خرداد 1402 12:26
سامان نظری 24 خرداد 1402 10:31
درود