《چه شد》 غزل
چه شد آسمان اینچنین تار شد
دل آدم اینگونه بیمار شد
چه شد شیر گشته اسیر قفس
در این بیشه پُر گرگ و کفتار شد
چه شد ناگهان شد خزان باغ ما
گلستان به ناگه پُر از خار شد
چه شد خون جگر شد دل آدمی
رُخ آدمی زرد و بس زار شد
چه شد سروها خشک و بی جان شدند
در اینجا پُر از چوبه ی دار شد
چه شد صحبت از مرگ آدم شده
در این عالم آدم چنین خوار شد
چه شد چشمه خشکیده شد این زمان
در این برکه ماهی گرفتار شد
چه شد آفت افتاده در جان ما
در این خانه پُر عقرب و مار شد
چه شد آدمی اینچنین شد پلید
بنی آدمی گرگ خونخوار شد
نشد《مخلص صادق》آدم نکو
رَه کج که هرگز نه هموار شد
جمعه۱۴۰۰/۶/۵
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 05 خرداد 1402 16:07
قاسم لبیکی 06 خرداد 1402 18:52
درود ادیب گرانقدر
سروده فاخری را از آثار گرانقدرتان خواندم
بسیار سودمند بود
سپاس