《دختر》 غزل
عشق ، در دختر نمایان می شود
با گُلش باغی گلستان می شود
گر بتابد نور آن در خانه ای
خانه ی دل نور باران می شود
قطره بارانیست صاف و بس زلال
با وجودش دل بهاران می شود
ماهِ تابانیست در هر آسمان
گاه هم شمس فروزان می شود
مرغ خوش خوانیست این مرغ هما
روشنی بخش دل و جان می شود
برکت هر خانه باشد دختری
سفره ها رنگین پُر از نان می شود
عطر دختر بوی یاسی می دهد
سوره ی کوثر ز قرآن می شود
با وجودش دل شود همچون بهار
غنچه ی لب باز و خندان می شود
هر که را بخشیده ایزد دختری
لطف ایزد شامل آن می شود
《مخلص صادق》خدا را شاکر است
چون نصیبش عشق یزدان می شود
شنبه۱۴۰۰/۳/۲۲
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 5
امیر عاجلو 03 مهر 1402 16:10
درود بر شما
محمدهادی صادقی 05 مهر 1402 07:37
سپاس از نگاه زیبایتان
سروش اسکندری 04 مهر 1402 09:37
درود بر شما ... جناب صادقی ارجمند
سروده ای زیبا از شما خواندم
توانا و رستگار بمانید
محمدهادی صادقی 05 مهر 1402 07:39
سپاس جناب اسکندری عزیز شما زیبا نگاهید
سیاوش دریابار 05 مهر 1402 15:30
سلام
خدا رو شاکرم که توقیفی شد امروز مهمان دفتر شما بودم
بسیار زیبا سروده اید
قلمتا همیشه سبز و مانا باشد
به امید توفیق روز افزون
با تشکر