آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

کبوتر

ارسال شده در تاریخ : 06 تیر 1402 | شماره ثبت : H9425389

نگاهی به تو کردم،یک زندانی آزاد(آدم)
یک گنجه بی در،کهنه و تیره و تار(آدم)

زیبایی که ندارد،نه گل و نه چمن و درخت(آدم)
از این اتاق خالی و پوچ،به کجا باید رفت(کبوتر)

گرفتاری و در بند،بی هیچ نگهبانی(آدم)
شاید که روم زین جا، نمانم در امانی(کبوتر)

زیبا تر از طلا و نقره،در وجود من نهفته
دستان آلوده بسیار ، در کمین من نشسته

سبک بالم و در اوج،بر هر بامی که نشینم
دل را قراری نیست،از نگاه ها گریزانم

همه در تلاش برای من،مرا باد آورده می‌خواندنم
برای هیچ آب و گندم،نفروشم همان کهنه وطنم

با بال های پر مهرم ، پر کشد دلم بر یارم
هرجایی که باشد،نه گرسنه نه بی عشق می مانم

من نمک پروده معشوقم،آغوش او فقط جای من است
بهتر از آن کس نشناسم،نه ظالم است و نه صیاد است

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 63 نفر 87 بار خواندند
امیر عاجلو (07 /04/ 1402)   | قاسم لبیکی (07 /04/ 1402)   | سامان نظری (07 /04/ 1402)   | کیوان هایلی (08 /04/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (07 /04/ 1402)  کیوان هایلی (08 /04/ 1402)  
تعداد آرا :2


نظر 1

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا