3 Stars

گم گشته

ارسال شده در تاریخ : 10 آبان 1402 | شماره ثبت : H9426952

خود را فراموشم شده ای حسرت زیبای من
با رفتنت باران گرفت گم گشته ی رویای من
ای هم نفس با آتش جانی که خاکستر شده
بعد تو تنهایی گریست بر جان سرگردان من
ای بی وفا آغوش تو آخر مرا از من ربود
بنشین که باران بگذرد اینجا کسی از تو سرود
در بند گیسویت ببین دل را به یغما میبری
آرام جان آهسته رو ، این دل شکست ، از تو سرود
به دامن کش خیال خود بر این ویرانه ام بگذر
جهان ارزانیه چشمت به ناز و خنده ای بگذر
به صد جلوه برقص آتش خدا مست تنت گردد
غزل لب ، شعر آزادی ،به یک بوسه ، بخوان بگذر
مرا در دل کشاکشهاست میان جان و ابرویت
به هر سو میکشد دل را هلالِ ماه ابرویت
تویی آن درد بی درمان که آتش میکشی برعشق
بگیر جانم ولی نشکن دلم با اخم ابرویت
به خاکسترنشین خود نگه کن لحظه ای زیبا
تمنای وصالت نیست که مستم از تو ای زیبا
به خون ریزِ تنت شیرین هزاران بیستون رقصید
که خونِ عشق فرهاد است نشست بر دامنت زیبا

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 50 نفر 102 بار خواندند
امیر عاجلو (13 /08/ 1402)   | سروش اسکندری (13 /08/ 1402)   | نیما ولی زاده (16 /08/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (13 /08/ 1402)  سروش اسکندری (13 /08/ 1402)  
تعداد آرا :2


نظر 4

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا