آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

اسیر

ارسال شده در تاریخ : 21 آذر 1402 | شماره ثبت : H9427532


سخن آغاز کنم، جمله سرآغاز تو باشم
تو نقطه ی پایان و من اول راه تو باشم

در هر دو جهان ، گر بگیرند سراغت
گویم در قلب منی و من گرفتار تو باشم

گوشه ی چشمی،نظری بر من عاشق
رواست که من دیوانه و دلدار تو باشم

روی نگردان،ندارم جز تو پناهی
عیان است که من عاشق رخسار تو باشم

پرده نشینی نکن ای خدای احساس
دور نیست که من کافر افکار تو باشم

پیر خراباتم و افسرده و غمگین
جفاست ،تو آزادی و من در بند تو باشم

بستایم به تواضع، همه خوبی و پاکی
من در سجده و ساجد درگاه تو باشم

پیر شدم، در جسم، دگرم نیست توانی
روز نیست، که من جویای وصل تو باشم

سنگ که سهل است،بتراشم همه کوهی
حکم است تو شیرین و من فرهاد تو باشم

بنوازم تار که در شوق وصالت
منم آن تکه چوبی،که زخمه ی ساز تو باشم

بسرایم غزلی، کنم تقدیم نگاهت
تو برتر از آنی که من هم ردیف تو باشم

گفت سعدی،خاک باش اگرش نپسندی
بر من خوش است ،که خاک پای تو باشم

سخن کوتاه کنم، نیست مجالی
تقدیر است، که من اسیر خم ابروی تو باشم

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 38 نفر 83 بار خواندند
امیر عاجلو (22 /09/ 1402)   | محمود فتحی (22 /09/ 1402)   | یاسر قادری (27 /09/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (22 /09/ 1402)  
تعداد آرا :1


نظر 4

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا