خوش آمده ای ، ای سفر کرده دردانه ما
اسم تو کافیست،نورانی کند بزم شبانه ما
مستم و مشرف بشوم ، زیارت قرص قمر
مست و زیارت!؟حدیثیست حالت مستانه ما
مژده ای دل که حاجی شده ی صورت ماهی
جشن ، جشن وصال است ، پر کن پیمانه ما
عجبا،این چه شور عجیبیست که در قدم یار
پیشکش تو،مهر تملک بزن سر در میخانه ما
بیخود شده از خود و سرخوش به دیدار توام
لیلی و مجنون چو غزلیست در بر افسانه ما
نبود مرا امید زندگانی، تا که رسید نشان تو
خوش آمدی که از هم گسیخت پیله پروانه ما
نتوان وصف جمالت که از این سینه پر درد
بیا که عن قریب فوران است آستانه جانانه ما
دلربا ، بنده نوازی نمودی در این ظلمت شب
ممنون ای یار که سر زدی به کلبه ویرانه ما
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 16 دی 1402 10:55
سلام ودرود
یاسر قادری 24 دی 1402 17:38
محمود فتحی 17 دی 1402 13:24
سلام جناب قادری زیبابود
یاسر قادری 24 دی 1402 17:38