بسمه الله النور
غیبت کبری
هزار سال گذشته است و آفتاب نشد
دلی رها ز غم و درد و التهاب نشد
به ژرفنای زمین رفت گویی اقیانوس
از آن زمان خبری از وجود آب نشد
دوید هر طرف انسان از آن زمان اما
به سعی و هروله حاصل به جز سراب نشد
بر آتشی که برافروخته است اهریمن
کدام قلب به جا مانده که کباب نشد
شگفت آوری روزگار ما کم نیست
عجب که طاق کبود جهان خراب نشد
به دور غیبت کبری کدام سنگی ماند
که از حرارت ظلم و ستم مذاب نشد
نگاه کن که بدون تو این جهان خشکید
به لب بسوخت دعایی که مستجاب نشد
امیدواری مهدی به نور صاحب عصر
شده است بسته که محدود این حجاب نشد
بیا که هیچ زمانی چنین زمین خدا
غریق آتش سوزنده عذاب نشد
غبار دستگاه حسینی - #مهدی_رستگاری
دهم اردیبهشت سال یکهزار و چهارصد و دو خورشیدی
نوزدهم شوال ۱۴۴۵ هجری قمری
دفتر شعر شیدایی
۶۸۹
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 10 اردیبهشت 1403 10:15
درود بر شما
مهدی رستگاری 11 اردیبهشت 1403 07:30
درود و سپاس
محمود فتحی 11 اردیبهشت 1403 16:24
سلام جناب رستگاری دراین کوه شکار نبوده ونه هست
سرابی بیش نیست وعده های سرخرمن درکویر لوت
مهدی رستگاری 12 اردیبهشت 1403 01:46
درود و سپاس جناب بتحی عزیز