این دو روز زندگی بیداد می خواهی چکار ؟
ای سراپا های و هو فریاد می خواهی چکار ؟
تو که از عزم جهان راسخ تری ، من دیده ام !
توی تقویم خودت رخداد می خواهی چکار ؟
این جهان در به در بازیچه ی دست تو شد
تو خودت یک لشکری افراد می خواهی چکار ؟
وسعت فرمانرواییت عجب گسترده است
شاه شاهان خانه ای آباد می خواهی چکار ؟
رقص نوری از دو چشمان قشنگت جاری است
جان جانان شعله ای در باد می خواهی چکار ؟
کل دنیا چون قفس در اختیار چشم توست
عشق ِ زندان ! مردم آزاد می خواهی چکار ؟
مردم دنیا به منجی بودن تو واقف اند ...
ناجی درماندگان امداد می خواهی چکار ؟
میشناسی کل دنیا را ، چرا در مانده ای ؟؟
از من گم کرده ره ارشاد می خواهی چکار ؟
سعدی و حافظ برای تو غزل ها گفته اند ...
ماه روی شاعران سجاد می خواهی چکار ؟
دل شکسته هر کجا باشد خدا مهمان اوست
روزگار خوب و قلب شاد می خواهی چکار ؟
تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
نظر 7
مسعود احمدی 09 بهمن 1394 16:13
تو که از عزم جهان راسخ تری ، من دیده ام !
توی تقویم خودت رخداد می خواهی چکار ؟
دروداستاد صادقی عزیز
سجاد صادقی 10 بهمن 1394 08:24
سلام و درود متقابل ممنونم از لطفتون.
حمیدرضا عبدلی 09 بهمن 1394 19:47
باسلام استاد عزیز عالی موفق باشی شاعر مهربان
سجاد صادقی 10 بهمن 1394 08:25
سلام و درود بزرگوارید سرور گرامی.
امیرعلی مطلوبی(سخن سنج تبریزی) 10 بهمن 1394 02:41
سلام و عرض ادب دارم دوست گرانقدرم
مرحبا.........
در پناه حق بمانید
یا حق
سجاد صادقی 10 بهمن 1394 08:25
سلام شاعر عزیز سپاس مانا باشید به مهر
علیرضا خسروی 13 بهمن 1394 09:49
احسنت درود