دفاتر شعر

آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

ریا

ارسال شده در تاریخ : 19 بهمن 1395 | شماره ثبت : H944649

ریا

این نقابی ست زتزویر وریا،بردارید

تا به کی شام غریبانه سحر پندارید



دامن خشک زمین و نفس داغ بلا

دانه ها خرد و عقیمند که هی می کارید



باید این معرکه ها دار مجانین بشود

آخر انکار چه حاصل که همه بیمارید



مرغ امین به قفس کرده و دستی به دعا

ابری ازجنس غبار است نخواهد بارید



نه چو منصور به حقید و نه عیسا نفسید

فارغ از دار و به گردن شکنی چون دارید



رنگ زردی ست به سر تا قدم برگ امید

بس که شلاق خزانید و پی آزارید



باغ اخلاص گرفتار تبر های ریاست

تا که برگِرد گل عشق همه چون خارید



مطربی مست ِمی و باده برآورد خروش

داغ پیشانی یتان را همه هیچ انگارید

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 198 نفر 284 بار خواندند
مرتضی برخورداری (20 /11/ 1395)   | مریم موسوی (20 /11/ 1395)   | ابوالحسن انصاری (الف. رها) (22 /11/ 1395)   |

رای برای این شعر
مریم موسوی (21 /11/ 1395)  
تعداد آرا :1


نظر 1

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا