. آن نور کز آن دایره ای مستغنی است حرف ب بدایت سخن یک معنی است . سیده مریم جعفری

خوابی ندارد چشم من وقتی که در تاریکِ شب هر گوشه را من بنگرم رویت هویدا می شود #محسن_صحت

روزاول‌گفته‌بودی ‌تاابدمال‌منی دیدمت‌باخنده دستت‌رابدست‌دیگری

مرگ آمد چهره ام را بی‌تو اینجا دید و گفت آنچنان مُردی که از من هم نیاید هیـچ کار #محسن_صحت

مهرلبهایت‌برای‌حکم مرگم‌لازم‌است پس‌بزن‌مهرت ‌به‌لبهایم‌که‌من‌آماده‌ام

نخند‌بروز‌سیاهم ‌که‌حق‌من‌این‌نیست فقط ‌صداقت‌دل را به ‌‌‌‌تو‌نشان‌دادم

شَوَم محو سخن چینی و آن چشمان زیبایت همیشه قهوه ام را در کنارت سرد مینوشم #محسن_صحت

تبریک به هر منتظری می گویم آغاز امامت گل نرگس را محمدعلی ساکی

به عهدت مانده ام عمری که روزی بینمت اما تو با تمدید تحریمم مثال نقض برجامی #محسن_صحت

به دلم نشسته آنی که‌به عشوه صد‌هزاران به رهش زمین بیفتنـد و نباشَدَش خیالی #محسن_صحت

بهای‌بوسه‌تو‌مرگ‌ می باشد ومی‌دانی که‌من‌ازنسیه‌بیزارم ‌لبت‌رابرلبم‌بگذار

الا ای حـضرت دلبر به قتل مـن کمر بـستی من‌و‌دل دسته خالی و تو با ابروی شمشیری #محسن_صحت

طره را باز این چنین ای نازنین تابانده ای من که هیچ از چشم شور مردم تهران بترس #محسن_صحت

کرده‌ام‌بیرون‌ترااز خاطراتم‌نازنین پس‌رهایم‌کن‌دگردر خوابهای‌من‌نیا

آنقَدَر شعر مرا خواندی و گفتی احسنت فکرت افتاد که شاید تو دلیلش باشی؟! #محسن_صحت

من تورا زور نکردم که کنارم باشی فقط از رفتنت این مرد کمی میمیرد #محسن_صحت

نیمه‌شب‌ارام‌بوسیدم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌لبانش‌رابه‌ ‌‌ناز‌‌‌‍ اومرامحکم‌گرفت ‌‌وگفت‌اینطوری‌ببوس...

بهر مردن‌ حاضرم شمشیر را آماده‌کن
کند باشد بهتر است ‌‌من‌ بیشتر می‌بینمت

بی‌وفابرگرد‌عکست راببرازخانه‌ام روزگارم‌شدسیاه از دیدن‌لبخندتو

لبت‌رابرلبم‌بگذار تاآتش ‌‌بگیرم‌من ولی‌بگذارخاکستر‌شوم ‌‌درپیش‌چشمانت