تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
عاطفه مشرفی زاده

برای تمام بوسه هایی که مردند،  تمام بوسه هایی که گم شدند، گیسو به باد خواهم داد سپیده که بدمد از این جهان خواهم رست ...

ادامه شعر
فروغ گودرزی

گلوله خورد کوچه خاطراتمان پخش زمین شد...!

ادامه شعر
کاظم قادری

پرسیدی از من زندگی چیست برایت میگویم زندگی ضرب عمر در کار است تقسیم عشق بر نان است جمع مرد با درد است تفریق کور از نور است زندگی گاه تنبیه است گاه تفریح است گاه عددیست گنگ گاه عددبست رند گاه حرفیست ک...

ادامه شعر
مهدی اماده

بی روح مثل یه رز یخی، تو حزب بادی شبیه ملخی آب میشم تو رابطه با هر کسی، نشون میده اون چشمات یه برزخی تو برای این و اون یه التی، تورو میبینم من میشم یه حالتی تورو میخوام واسه خودت فقط همین، دستام دار...

ادامه شعر
سید صالح  فتوحی

پدر ای سرو بلند قامت عشق تو همان نماد کوشش تو همان مرد شریفی که خودش یکه و تنها بار سختی را کشد بر دوشش و بدین سان تو همان سرو رشیدی که کمر خم نکند تو همان مرد نجیبی که به کم قانع بُوَد تو چنان کوه ...

ادامه شعر
فروغ گودرزی

بی تو اما نفسم به کما رفت...!

ادامه شعر
فاطمه  مهری

از همان روز ی که دنیا بست بامن بر سر ماندن تو شرط به یقین دانستم باخته ام تو و این دنیا را ساقی مست زمان دید که مهر وفا عشق هیچ بویی نبردند از تو... سر هر کوچه ی سبز می نویسم ای مردم شهر حافظه ی اح...

ادامه شعر
حامد بشیر

تقدیم به پدر حقیقی مان، امام زمان ای سفر کرده موعود بیا که دلم در پی تو در به در است جان ناقابل این چشم به راه برگ سبزی به تو، روز پدر است...

ادامه شعر
پروانه آجورلو

آغاز داستان کجاست؟ روی هم سهم زیستن چقدر؟! شرم از کدامین پنجره سرک می کشد؛ که چاه سکوت بی انتهاست!!! ناقوس مرگ بالای سرم… آه! صبوری صبوری قامت شکسته ات را می بینم. ...

ادامه شعر
عزیز حسینی

☘️شاید که باتو سبز شود☘️ شاید که باتو سبز شود ☘️❣️ این زمستان سرد و بی رنگ .... شاید که آشتی کند ☘️???? این عشق با مهتاب رویت شاید که شیرین شود فنجان تلخ دوری از بیان دوستت دارم ها???? شاید که ا...

ادامه شعر
فروغ گودرزی

یک روز شال و کلاه می کنم و در پسِ کوچه های زمستان گم می شوم مرا چه به سرما مرا چه به باران مرا چه به برف می روم در زندانم داغِ داغ می سوزم...! ...

ادامه شعر
محسن افشارنادری

از شرقی ترین ضلع من بیا تا از غربی ترین ضلع تو بمیرم از چسبنده ترم بچسب به کلمات زنانه ای که وفا را سگیده اند و حتا خواب هیچ پرنده ای را به حواسم کوک نمی زنند در خصوصی ترین رویاهایت تئوری های هیزتر...

ادامه شعر
پروانه آجورلو

قدم می زنم مساحت ذهن را دوباره ؛دوباااااره وجب می کنم محیط را و کلافه از خطوط تکراری قدم به قدم؛ سایه می زنم حیات را دوباره می پرم از خواب و جیغ های تکراری ری ...

ادامه شعر
عزیز حسینی

به نام آنکه تورا آفرید تا دوستت دارم هایم چون خیابانی خالی از رهگذر چون گلی ربوده در صحرا چون مادرانی شب نشین تا سپیدار صبح بیدار می نشینند که نغمه عشق را برای فرزندانشان جاری کنند تورا نیز چون ...

ادامه شعر
نادیا رودکی

یاد ایام گذر کرد و نمیدانستی که چه سرعت گرفت این لحظه و این چیستی کاش از گذر این زمانه نمیگریستی یا که به یاد می آوردی چگونه زیستی عمری فقط به انتظار خوشبختی زیستی تا چشم باز نمودی به یاد نیاوردی که ...

ادامه شعر
کاظم قادری

برای عاشق شدن  کافیست به ماه سلام کنی و به روی گل سرخ قطره ای اشک بریزی برای کبوتران دستی تکان بدهی و در میان علفزار بخوابی ناخودآگاه عاشق می شوی...

ادامه شعر
فروغ گودرزی

از درختان خشک زمستان می ترسم رنگ به رو ندارند انگار در پی زندگی می دوند...!

ادامه شعر
سکینه شهبازی

سوار بر ابرهای تیره کوچ می کنی از این دیار از گوشه ای چشمان غمگین ات زمستان نمناک چکه می کند اینجا بهارزیبا، با بی تو آغاز رویش دلتنگی هاست... سکینه_شهبازی ...

ادامه شعر
حامد بشیر

کویر گونه های من اشک میطلبد ..

ادامه شعر
نادیا رودکی

میان تمام غنچه های سبز کوهسارم تو بمان ای مظهر سبزینه های باغ دلم من همان نابینای زمانه تاریکی ام که تنها با دیدن روی تو در روشنی ام من همان گم شده ی مسیر توهم که با شنیدن صدایت در مسیر توهم من هما...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا