بیوگرافی فیروزه سمیعی
جنسیت زن
تاریخ تولد -
کشور ایران
شهر تهران
بیوگرافی کمی تا قسمتی شاعر و هایکو و داستان کوتاه
فیروزه  سمیعی


بنویسم خاموشی را
اول زنگ خورشید
سبز نشود هیچ چرایی
بود یکی
نبود اندیشه را دوخت به مرگ
عذر تقصیر زندگی
پرواز را پرها سوخت
همان دیروز
زیر سقف کبود
کفش های قرمز
می گشتند
دنبال پاهای کودکی

#...

ادامه مطلب
فیروزه  سمیعی

روبرویم که بنشینی
آفتاب گل می دهد
در شب سپیدار

کلاغ ها هم بند پاییز
با دهان سرخ
شاعر می شوند

من مردن را می میرم
و
شمع ها
عطر آگین کوچه ی دیدار می شوند

روبرویم که بنشینی
بی دهخدا
یک شهر در چشما...

ادامه مطلب
فیروزه  سمیعی

چشمهای تو پاییزند
در برگ ریز این خیابانها
چه لبخندها که سرخ می ریزند
در بوسه باران
بر سنگفرش ها
لبانم را نارنجی می کنم
ترانه می خوانم
قدم زدن با تو می چسبد
در یک عکس سلفی

فیروزه سمیعی...

ادامه مطلب
فیروزه  سمیعی

نمی دانم  چرا آواز باران سوز دل ها شد

چرا یک پنجره در حسرت یک گل پریشان شد

گل و باران چه می خوانند سر بر شانه های هم

بیابان در بیابان لاله در تاریخ پنهان شد

حدیث غم شنو از چشمِ سرخِ لاله زاران ...

ادامه مطلب
فیروزه  سمیعی

با دنیای تو بیگانه ام
مثل پرتقالی با درخت کاج
در زمستانی ترین هوای تابستان
در سرم
ساعت عصر دَوَران است
در خون مردگی آفتاب
چشمانم می سوزد
از عطر بنفش کاج
و دودی که از کنده ی غروب به هواست
نگاه ک...

ادامه مطلب
تبلیغات
تست
ورود به بخش اعضا

بازدید ویژه