تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
سلیمان حسنی

سینه ام پُرشــده ازغصه یِ بی حدّوحساب زِکِه پرسم که دهد بر منِ غمـدیده جواب هرکه بامشکل وباکارِخودش مشغول است غصه دردوره یِ ما واقعــه ای معمول است هر که را می نگـرم چـــاره یِ دردی جوید چشم...

ادامه شعر
علی حاتمیان

تاریخ به تو برگشته، ناله شده درگیرم از تو سر من اومد، هر آنچه که ترسیدم من قصه ی آخر رو، اول از تو پرسیدم چون تو نبود هرگز، در ذهن غم انگیزم با ناله های من باش، هر چند که منم گیرم در آ...

ادامه شعر
سلیمان حسنی

حضـرتِ ســــــجاد،زین العابدین اوبُوَدالگویِ جمـعِ ســــــــاجدین کربلارابادوچشــــــمش دیده بود روزِعاشــــورا،بســـی رنجیده بود آن هــــمه رنج وعـــذاب ودردرا دیـــــــده بودافتــــادگانِ ...

ادامه شعر
اله یار خادمیان

ای امامِ انقلاب و خون سلام کُشته ی لب تشنه بر هامون سلام کُشته گشتی تانمیرد دینِ دوست بر جهان آئینه شد آئینِ دوست از دَمِ تیغِ تو می بارد حیات ...

ادامه شعر
سعید رستگار

صبح تاسوعا شد و ما تشنگانه عالمیم آدمی کو در میان عالم پر ماتمیم تشنگان کربلا در اوج حد تشنگی با وقار و پر غرور در دشت پاک بندگی سر نهاده بر سر جدش نبی مرسلین تا که ما گیریم پند از حال و...

ادامه شعر
سلیمان حسنی

دلـم‌پُرزِخـون‌چـون‌شقـــایق‌شده فقط‌بهـــرِدلـــدارش‌عـاشق‌شـده چــونـامــش بیـــــاید٬بلرزددلـم مــَـنی که ازاودائمــــــــاًغــافلـم چـــــــه آرامـشی داده بَـرزندگی وجــودش‌بُوَد‌عشــــق...

ادامه شعر
فرامرز فرخ

مرا مولاحسین چون حر، امان ده مسیحا دم بر این دل مرده جان ده گناهانم بسی از حد فزون است دلم از معصیتها پر ز خون است - بیا و اختیارم را به کف گیر تو این قلب اسیرم را هدف گیر - ...

ادامه شعر
محمد جوکار

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین ( ع) ایام سوگواری امام عاشقان ، تسلیت باد ===================== باز محرم آمد و طوفان وزید باز قلبم سوی عاشورا پرید کاروان عا...

ادامه شعر
فرامرز فرخ

می رسد بار دگر ، عطر حسین غافل اما کوفی از ، قدر حسین - دین کوفی شد شکم ، شد عافیت ظاهرش انسان و خو ، حیوانیت - با هزاران نامه ، دعوت میکند لیکن از دشمن ، حمایت می کند *** خ...

ادامه شعر
جواد صارمی

مثنوی “راز” شبی بر سر چنان مستی اثر کرد که عقل از کف برفت و شب سحرکرد چو بر خود آمدم، دیدم پریشان فتادم روی شن های بیابان به سستی هر طرف را با نگاهی چراندم تا بیابم کوره راهی ولی گویی که جادوی...

ادامه شعر
فرامرز فرخ

آخرین سرباز من، اصغـــــر بُوَد او زنسل پاک ِ ، پیغمبــــــــر بوَد - جرم او تنها فقط ، پاکــــی اوست خون خاکی و هم افلاکی ِ اوست - خواری و پستی دشمن ، شد عیـان شیر خواره ، وحشت افکنده بر آن -...

ادامه شعر
سعید رستگار

جهان در سیاهی چو پنهان شود / سپیدی چو نوری نمایان شود چنان رفته ای در دل شب چو ماه / که خورشید تابان پریشان شود نپاید همی قصه ی شب دراز / سحر آید اندر میان با نماز سحر گشته و نورهم شد پدید / سپی...

ادامه شعر
اله یار خادمیان

در رثای فاطمه ی صغرا یا فاطمه ی عاشو را (س) تو فاطمه ی تمام عشقی گلبرگِ گل و کلام عشقی هستی تو همیشه دخترروز دل داده ی دین ودفترروز هم با تو...

ادامه شعر
فرامرز فرخ

در آن نامردی قوم ستمکار عیان شد روز رستاخیز انگار چو دوزخ بر عذاب خود فزودند که اهل هیچ معروفی نبودند چنان پا بهر منکر میفشردند که آبِ رو، ز هر نا پاک بردند چه انسانی ؟ که بدتر از شیاطین نشانی ...

ادامه شعر
سلیمان حسنی

بویِ‌دسـتت‌همچــــوبــویِ‌عطرِیاس هســـت دنبــالِ‌تومجمـــوعِ‌حـواس رویِ‌تــــو٬زیبــــــاترازحـوروپـری جـــانِ من٬‌ماراکجــــــاهـامی بَـری چشم‌هـــایت،برترازرنگین‌کمــــان درکنــــارت‌می‌ش...

ادامه شعر
حسین دلجویی

... خاطرات کودکی یادش بخیر حس و حال کوچکی یادش بخیر / کاشکی یکروز کودک میشدیم در هوای بادبادک می شدیم / فارغ از این و غم آن می شدیم راهی راه دبستان می شدیم / گاه گاهی...

ادامه شعر
شهین  قطبی  "" پارســی ""

"" رخ بــی غــم "" تو دیــدی اگر چهــره بی غمــی بدان شادی اش بوده چون مرهـــمی به شــادی تــوان بـرد غم هــای دل نمـــاند غمـــی گر چــه آیـــد دمــی به چ...

ادامه شعر
فرامرز فرخ

حاجی کرببلا ، شد در منا چون حسین (ع)تشنه لب آن آشنا عید قربان ، خود فدای حق نمود گر چه ظالم ، این جفا ناحق نمود رَسمتان گردیده این ، مهمان کشی از حسین (ع)و حاجیان را می کشی منتقم خواهد ،...

ادامه شعر
شهین  قطبی  "" پارســی ""

" قســــــم "" به چشمان مستی که بــــی ادعا نبینـــند جز نـــور ذات خـــــــدا به دلهــای پاکـی که از شـــور تو همه مسـت گشتند و مقهـور تـو به اشــکی که سوی تو گشته ...

ادامه شعر
سید علی شاه چراغ

یکروز پایینی و از بالات بی فهمی یکروز بالایی و پایین را نمیفهمی یکروز ناداری و دارایی رصد داری یکروز دارایی و بر دارا حسد داری یکروز مرئوسی ریاست آرزو داری یکروز بر تخت ریاست مردم آزاری...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا