تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
الهه دهقان

شیرین شده ام که تا تو فرهاد شوی یک عاشقِ تا همیشه در یاد شوی میمیرم اگر به گوش جانم برسد بی من روی و یک شبه داماد شوی الهه دهقان ...

ادامه شعر
سیده مریم جعفری

لبّیک یک روز نشان آب پیدا شده بود از منظره ای سراب پیدا شده بود یک روز میان آسمان ها و زمین از تشنه لبان جواب پیدا شده بود سیده مریم جعفری...

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

نگهی‌کن‌توبه‌این‌بال‌وپرسوخته‌ام به‌امیدقدمت‌چشم‌بدر‌دوخته‌ام نکن‌این‌ظلم‌بمن‌عاقبتش‌معلوم‌است و‌توباخال‌لبت‌ ‌‌می‌بری‌اندوخته‌ام...

ادامه شعر
ابوالحسن  انصاری (الف. رها)

خوب من... خوب من اگر فاصله را پیوستی افسوس که در قلمرو تردستی یکبارگی از خاطرها دل کندی با تو چه کنم که در دل من هستی ؟ ...

ادامه شعر
حنظله  ربانی

زرد است نشان و شهرتش " پاییز " است با آمدنش حیات ، حزن انگیز است وقتی که تمام هنرش " ریختن " است پیداست که از طایفه ی چنگیز است " حنظله ربانی " ...

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

آن‌ لحظه‌ که‌ موی‌ خود‌ پریشان‌ کردی
یک‌ عمر مرا اسیر و حیران‌ کردی
در راه‌ وصال‌ تو ز جان بگذشتم
از کرده‌ خود‌ مرا پشیمان‌ کردی
...

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

یک عمر بدون عشق من ساخته ام عمرم تو ببین چگونه من باخته ام گفتند که یار تو وفا نشناسد این حرف به پشت گوش انداخته ام...

ادامه شعر
علی ملک حسینی

از ظرفیت و نخبه ی بومی چه خبر؟ از وضع عدالت عمومی چه خبر؟ گفتند که یارانه زیاد است ولی... از فیش حقوقی نجومی چه خبر؟...

ادامه شعر
فرامرز فرخ

آتش به دلم زدی و ، من خوابم برد چون دزد شد و آمد و مهتابم برد تابید ولی ، دوباره نوری از تو تا اینکه قرار از دل بی تابم برد ============ مستت نشدم هستی پستم رو شد با بی خبری وجود من همسو شد ...

ادامه شعر
علی ملک حسینی

شاید که مرا جای خرم بگذارند.... باری پس از آن بر کمرم بگذارند... یک عده بگیرند کلاه از سر من.... یک عده کلاه بر سرم بگذارند.......

ادامه شعر
فرامرز فرخ

چه عاشقانه و ، بی ادعا شما رفتید ز جسم و خاک رها گشته ، تا خدا رفتید نداند آنکه به دنیای پست مشغول است ز خود چگونه گذشتید و یا چرا رفتید - خوشا به حال خوش و آن سعادت زیبا به آن دفاع و دلیری ، شه...

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

حالا که میروی و مرا ترک می کنی این ظلم را بگو تو مگر درک می کنی با بوسه وداع مرا میدهی فریب در دل برایم آ رزوی مرگ می کنی...

ادامه شعر
معصومه عرفانی

میخانه تمام لحظه ها میخانه هستم الا ساقی که من دیوانه هستم خراب آباد عشقم خسته از درد تو مستم کن همان پیمانه هستم ساقی تو را ساقی به میخانه که دیدم تمام عشق و مستی را خریدم مرا مستم ک...

ادامه شعر
زهرا حسین زاده

یا علی قدر تو مولا را ، چرا نشناختم ؟ عمر خود را داده از کف ،جملگی راباختم جای طاعت تا بسازد خانه ی عقبای من خانه ای ویرانه از این معصیتها ساختم...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

به مناسبت سالروز شهادت امیرالمومنین علی ابن ابیطالب(علیه السلام) ای صاحب قدر ای شریک قرآن تابان ز ولایت تو ماه رمضان بنگر چو شدی شهید محراب به قدر گم شد برکت بعد تو از روی جهان غبار دستگاه حس...

ادامه شعر
محمدعلی زمانی

کی کعبه شود تکیه گه خستگی قامت تو؟ کی گوش زمین می شنود ناله ی قدقامت تو؟ عمریست سر آشفته در این بادیه سرگردانیم، کی عاقبت افراشته گردد علم و رایت تو؟ ************************** آه از تب هجران و ...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسم الله الاحسن الخالقین از دور قلم نگاشت صبح ازلی بر لوح نگاره های آیات ولی با بینی و چشم و لب نوشته است دو بار بر چهره آدمی خدا نام علی مهدی رستگاری بیست و چهارم اردیبهشت سال یکهزار و س...

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

در زندگیم به شعر ایمان دارم من زنده ام و هنوز هم جان دارم گویند همه ز شعر نانی نرسد با شعر همیشه آ ب وهم نان دارم...

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

آن لحظه که عشق من بدل جا کردی من سوختم و تو باز حاشا کردی گفتم که مگر تو عهد خود بشکستی با گریه فقط مرا تماشا کردی...

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

با اینکه دلم اسیر دستانش بود اما نگران عهد و پیمانش بود گفتم بد لم که جای ما اینجا نیست اما دل من بفکر چشمانش بود...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا