تنهایی ******** یک روز عجیب عاشقت بودن را ترک خواهم کرد لیلایت بودن را و مست شدن با عطر یاس تنت را ترک خواهم کرد گوش سپردن به صدای خواندنت از فروغ زمزمه هایت از شاملو ..... ترک خواهم کرد هرم ن...

جمالِ یار ببینی ، به هر کجا ،پیدا وصال شوق ببیند ز هجر دور دلا چه گویمت :ز گدایانِ روزگار ای دل جهان اگر به گدایی دهی نما چو گدا ولی اله بایبوردی 08 / 09 / 1399 ...

« سرپرست » خدا گر سرپرست ماست، خدای فرد بی همتا تفضل کی به نیکان کرد،چرا محرومن از هر سود اگر بر ما پرستارس، چرا حکمش چنین باشد به نیکان می دهد آزار و بدها را دهد هر...

سپید 1 هرزمین سرزمین امن نیست غم دست شادی را پایین گرفت با نگاهی پُرمضطرب همچو برگ خزان چون زمین به لرزه افتاد درمیان رشوه خواران دستانش کوتاه.... پا درزنجیر بماند یک نگاه ب...

ترنج : 8 با نگاهی ،گر کنم آهی ،دلا ای برایم همچو ماهی برملا گوشه چشمی را نبینی اشک را می کند جاری ، بریزد گونه ها دیده آبی گر خرابی، ای رها آورد باری که یک سر ماجرا رو به ویران خانه هایی گر فن...

. برای پدرم.. هیچ خبری خوشایند و تلخ تکانم نمی دهد رسیده ام به کمالی که آبرو داری می کنم ! #محمد_مولوی

گه گاهی آسمان دلخراشی می کند همچو باد باران ،سنگ تراشی می کند شرم دارد باد، که داد مردم رافریب صدر نشین راهم طرح کاشی می کند سر به چاه غم نهادن بس نیست خاطرغم دیدگان را سم پاشی می کند کوه غ...

. تک درخت دیر سالی در مسیر تند باد هستیش را در نبرد از دست داد دامن او ساحت پردیس بود و سایه افکن بود ، مانندی نداشت جز برای رهروان در زندگانی هیچ پابندی نداشت عابری زخمی به قلبش می نشاند غافلی ...

پایان شب سیاه صبحی است امان از طلوع زهر آگین سپیده دم اندیشه خاک شدن دارد مرا چیره می کند بر تشک سرد و دوزخ وار دنیا امان از تلاش احاطه شده در مرداب امان از خنجر باطنی پاره وجود تمام ایام را به ذهنم ب...

از گِل مازاد ما ، هر شیعه ای خلق شد جانا ، چه لایق بنده ای با چنان کاری به دور از عیب و نقص افتخاری شیعه را ، هر لحظه ای ولی اله بایبوردی ...

بد نیست که گاهِ اشتباهی بکشیم یک یوسف ِ گمگشته به چاهی بکشیم در وزنِ ِ عروضی ِ غزل چاره کنیم در وسعت ِ این کویر ، راهی بکشیم با جمله ی معروف که از سهراب است در تازه شدن طرح ِ...

ترنج : 6 خالِ لب لعلی ، نبینی ، آبدار آبشاری همچو کوهی استوار خود نمایی می کند پهلویِ یار سرو قامت ،جلوه آرا ، با وقار با سعادت ، بُرج اختر آشکار بین همنوعان حبیبان روزگار خال را چون نقطه ای ...

شعاع شوق من بهرش بلند است به کامم ذکر حق ، بهتر ز قند است تمام آدمیان ذکرش بخوانند که آواز بنی آدم ، بلند است ٭٭٭ اگر دستت دراز ...

« نصرت و فتح » کس اَر نصرت و فتح1 میدان بخواست نـباید که در درس ، تنبل بُوَد کس اَر نصرت وفتح از درس خواست به چشم و دل از درس بینا بُوَد اگر کودکی ،...

دل به یادت حسرت بسیار داشت ظاهری آرام،اما باطنی بیمار داشت روز و شبها از پی هم می گذشت روی زردم از دلم آثار داشت جنگ من با غصه ها پایان نداشت غصه هم حتی،یکی غمخوار داشت قلب من زخمی صد خنجر شدو ...

داری میری اسیری     الهی شمر بمیری چه بانوی دلیری     الهی شمر بمیری شبیه زهرا میری   الهی شمر بمیری بمیرم خیلی پیری    الهی شمر بمیری سه ساله داری میری    الهی شمر بمیری دلت غم گینه میری   الهی ...

گر چه غمگین با قدر گاهی قضا سازگاری ، دور از بدبین ، دلا تلخ کامی شهدِ شیرین زندگی یاد آور غم و شادی را به ما گر چه اقبالی به کف ، هر آدمی دستِ خود باشد ز همدیگر جدا یار هم باشی اگر غمخوار هم ه...

آسمان که باشی هرروز دلت یک جور است یک روز بارانی یک روز ابری یک روز صاف اما آسمان بارانی همانند هیچ چیز نیست گرد وغبار های چسبیده از دلت را پاک میکند ارتعاشاتت را بالا می برد و تو را همچون قطره ی آبی ...

دیروز، امروز، فردا دیروز رقیبانت را با سنگ پراندی ؤ رفتند امروز رفیقانت را با حرف رنجاندی ؤ رفتند یک روز پسِ آن فردا نامت را فراموش خواهند کرد ! #محمد_مولوی...

ترنج : 5 ده برایم ، جام شربی ، ساقیا تا بخورد آرام گیرم لحظه ها با هم اویی همنشین همراه ما در تمامی حال باشد ،هر کجا لم یلذ یولد هم اویی شد خدا هر کجا باشم هم اویی را ثنا کوه را بینم نگاهی دش...