"ارژن زادگاه سکوت"


بیندیش…

به فراخنای خیال،

در گستردگی بال شاهین فرازمند،

با سایهء ابرگون بر چهرهء ارژن ١

به غزال سیمین تن مست از گَوَنْ ٢

طنازخرامان، در لابلای گَز و خَلَنگ و کُنْدُر و اسپند ...

ترجیع بند
سیدمحمدطباطبایی
مسکین تهرانی

چشم به تنهایی و شب دوخته
غصّه و غم در زده در کوفته
رنگ خزان ریخته در کوهسار
باد خزانی همه جا روفته
صولت پاییز دلم زرد کرد
آتش این خانه شد افروخته
درد ...

در آسمان غوغا و شیون در زمین است

اندوه در چشمان ختم المرسلین است

مهتاب کوفه از چه رو سرخست امشب

ماه جهان افروز هم گویا غمین است

گویی به سوگی تلخ امشب می نشیند

ابلیس چون در گوشهء مسجد کمین اس...

رباعیات (٣)

ما مانده وعشق، بی قراریم از درد

ای عقل برو ، نکن تو ما را دلسرد

صد بار اگر برون شدی از سر عشق

صد بار دگر تو باز بر دل برگرد


سیدمحمدطباطبایی

٠٠٠

ای صبح بیا در آسمان ما...

‍ برف ِ زیبا چه نرم و پاورچین

کرده رنگِ سپید بام و زمین

شاخه های درخت پُر شده برف

خم شده ، سر به زیر، همه سنگین

تک درخت ِ انار ِ پیر ِ حیاط

کج شده کرده تکیه بر پَرچین

لابلای سفیدی ...